همسرش

همسرش

رحیم همسرش را با خود به جبهه برد

گفتم: دیگر از تنهایی خسته شده ام. این دفعه که میروی، با تو می آیم. گفت: آنجا خطرناک است. گفتم: هر خطری که تو قبول می کنی، من هم قبول می کنم. اگر قرار است شهید شوی، من هم می آیم که با هم شهید شویم...
طراحی و تولید: ایران سامانه