غلامرضا موحددانش پدر شهید

غلامرضا موحددانش پدر شهید
روایتی از رشادت یک فرمانده در مناطق عملیاتی جنوب کشور

چند برش از زندگینامه شهید بزرگوار علیرضا موحددانش

بعد از خبر مجروحیت، گفت: «یک انگشتم قطع شده است». گفتم: اشکالی ندارد. گفت: «اگر اشکال ندارد، باید بگویم که دو انگشتم را از دست داده‌ام.» باز هم گفتم اشکال ندارد. پاسخ داد «حقیقتش این است که من یک دستم را از دست دادم.» گفتم «فدای سرت.» علیرضا وقتی خیالش راحت شد که ما از قطع شدن دستش واکنش بدی نداریم، به خانه آمد...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه