پیکر پاک محمد در آن آتش بیامان، تکه تکه شد... پس از جستجوی بسیار فقط پایی از پیکر او پیدا شد که با دست خط زیبای خود، نامش را روی پوتین و شلوارش نوشته بود!
کسانی که "محمد شایانمهر" را میشناختند میگفتند: «حیف است محمد جز درس خواندن کار دیگری بکند، او پزشک خوبی میشود. برای خودش، خانواده، جامعه، برای همه خوب میشود...» محمد اما در افق دیگری می زیست!