نوید شاهد تهران بزرگ - صفحه 155

آخرین اخبار:
نوید شاهد تهران بزرگ
شهيد داود جريده

مادر شهيد: امروز خبر شهادت داود را می آورند

زماني كه رفته بود به جبهه و ديگر ما از داود خبري نداشته بوديم من خيلي ناراحت بودم و رفتم به مسجد گفتم خدايا اگر اين بچه شهيد شده به زودي به ما خبرش را بده چون كه همه ناراحت مي‌باشند مخصوصاً پدر شهيد همين كه من از مسجد آمدم شب خوابيدم و در خواب ديدم كه يك دسته سينه زني خيلي بزرگ دارند
خاطراتي از شهيد حسین جریان

حسين مثل امامش تشنه لب شهيد شد

خواب دیدم حسین در منطقه است و من هم آنجا هستم و حسین از من طلب آب کرد و گفت پدر تشنه‌ام آب میخواهم و آن موقع پدرم از خواب پریده است پدر این خواب را تعریف میکرد و اقوام با صدای بلند گریه میکردند حسین همانطور که تشنه لب شهید شد بعد از دوازده سال به خواب پدر آمده بود که طلب آب از پدر میکرده است

زندگي نامه شهيد حسین جریان/ حسین وصیت نامه ننوشت

شهيد حسین جریان وصیتنامه ندارد اما به طور شفاهی همیشه ما را تشویق به رعایت حجاب و نماز اول وقت و کمک به پدر و مادر میکرد و میگفتند: پیرو امام و خط امام باشید
وصيت نامه شهيد محمدرضا جره

از کوچکتان تا بزرگتان من را حلال كنيد

شهيد محمدرضا جره در وصيت نامه خود به حلاليت طلبيدن از كوچكترين تا بزرگترين افراد پرداخته است
شهيد مهدی شاه‌آبادی

همزمان با سالگرد شهادت مهدی شاه‌آبادی طنین دعای ندبه در گلزار شهدا برگزار مي شود

به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت شهید مهدی شاه آبادی، مراسم دعای ندبه روز جمعه ششم اردیبهشت‌ماه بر سر مزار شهید شاه آبادی در بنای یادمان شهدای هفتم تیر برگزار می‌شود
زندگي نامه شهید قاسم جراحیان

فرزندم در راه اسلام به شهادت رسید، وظیفه اش را انجام داده است

پدر شهید نوشته است: "فرزندم در راه اسلام به شهادت رسید، وظیفه اش را انجام داده است و از این لحاظ خوشحالم. نظرم راجع به گروهک های ضد انقلاب آن است که با قاطعیت با آنان برخورد شود، زیرا اینها قابل ارشاد نیستند. در عمل ثابت شد که تعدادی از اینها را که گرفتند و دوباره آزاد کردند به مراتب جنایات بزرگتری را انجام دادند."
شهيد محمدرضا جديدي

شش خاطره خواندني از شهيد محمدرضا جديدي

شهيد محمدرضا جديدي در روز پانزدهم آبان سال 1367 در بيمارستان فرح و در شهر تهران پا به عرصه وجود گذاشت قبل تولد وي سه فرزند به دنيا آمده و مرده بودند لذا با تولد رضا مادر وي همان موقع ولادت نوزاد نذر كرد كه اي امام رضا اين پسر را برايم نگه دار نامش را رضا مي‌گذارم و هفت سال هم گدايش مي‌كنم و همين طور هم شد نيز موهاي وي را نذر امام رضا كرده بودند و برابرش پول به حرم مقدس حضرت رضا (ع) تقديم نمودند. از دوره ابتدايي در دبستان فرزانه برجندي تحصيل كرد و يك سال هم مردود شد و دوره راهنمايي را در مدرسه راهنمايي كمال وجودي به تحصيل پرداخت و سال سوم را مي‌خواند كه عازم جبهه نبرد حق عليه باطل شد. قبل از اينكه به جبهه برود به شهرستان ازنا و اليگودرز رفت و به كليه دوستان و اقوام فاميل سر مي‌زد و طلب حلاليت نمود همين طور بر در و ديوار مي‌نوشت شهيد قلب تاريخ است پشت قاب عكسش نوشته است شهيد اين شهيد بزرگوار بر دلش وحي شده بود كه روزي به فيض شهادت نائل مي‌شود كه اين چنين يادگارهاي آتشين بر جاي گذاشت.
در کمین گل سرخ

قرار بود خاطرات صیاد را برای نوجوانان بنویسم!

مراسم هشتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با محوریت گرامیداشت یاد و خاطره امیرسپهید شهید علی صیاد شیرازی صبح سه‌شنبه ۲۷ فروردین ماه در حضور خانواده و جمعی از همرزمان این شهید عزیز و جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و اهالی فرهنگ و ادب دفاع مقدس، در قطعه‌ی ۲۹ گلزار شهدای بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها برگزار شد. پایان‌بخش این مراسم، انتشار تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «در کمین گل سرخ» بود؛ کتابی که در آن زندگینامه داستانی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی به قلم آقای محسن مومنی‌ شریف روایت شده است. * رهبر انقلاب در ابتدای کتاب «در کمیل گل سرخ» با تقدیر از این اثر نوشته‌اند: «این نمونه‌ی جالب و بی‌سابقه‌ئی است از گزارش جنگ در ضمن داستان شیرین زندگی یکی از شخصیت‌های آن. آن را یکسره مطالعه کردم (تا ۸۴/۶/۷) زیبا و هنرمندانه نوشته شده است. با بسیاری از حوادث آن کاملاً آشنایم. البته بسیاری دیگر از حوادث آن دوران و نیز مطالب بسیاری از آنچه مربوط به این شهید عزیز است ناگفته مانده است. و این طبیعی است. البته برجستگی‌های شخصیت شهید صیاد شیرازی را در نوشته و کتاب به درستی نمی‌توان نشان داد او حقاً نمونه‌ئی از یک ارتشی مومن و شجاع و فداکار بود. رحمت خدا بر او.»
زندگي نامه شهید ترابعلی جدیدی

مادر! شناسنامه ام را بگیر، بیست روز دیگر باطل می شود

آخرين خاطرات مادر شهيد ترابعلي جديدي كه از فرزندش دارد،از زماني كه شهيد براي خداحافظي مي آيد و خبر شهادت خود را در بيست روز ديگر مي دهد

خاطرات نابی از شهيد ولي الله جديد

شهيد به من گفت من 20000تومان دارم از شما مي‌خواهم مرا در يك تصميم ياري كني. اين مبلغ را براي بيماري مادرم بگذارم يا يك عروسي بگيرم. من هم از او خواستم، براي بيماري مادر اين پول را استفاده كند. شهيد به پدر و مادرش خيلي توجه داشت و براي آنها احترام زيادي قائل بودند...
زندگینامه شهید رضا جدیدی

به آرزوی دیرینه اش (شهادت) رسيد

همسر شهيد رضا جديدي روايت مي كند كه شهيد جديدي مي گفت: بهترین راه، راه شهیدان است و در بین حرف های خود می گفت خوشا به سعادت شهیدان، یعنی می شود من هم به این افتخار نائل شوم و هر موقع کسی از ایشان شهید می شد می گفت کاشکی من به جای او بودم
شهید مدافع حرم مجید قربانخانی

بازگشت پیکر مطهر شهید مجید قربانخانی به کشور

پیکر مطهر “حر مدافعان حرم”، شهید مجید قربانخانی بعد از گذشت سه سال از شهادتش به وطن بازگشت.
زندگي نامه شهيد موسي اندرآب دهي

در همه كار كمك رسان پدر و مادر بود

شهيد موسي اندرآب دهي علاقه مند به مجالس مذهبي و نوحه خوان در اين مجالس بود و در كنار درس براي كمك به پدر مشغول كار و در منزل كمك مادر آشپزي و ... انجام مي داد
زندگي نامه شهید ولی اله اندامی

شهیدی که حقوقش به حساب 100 امام (ره) واریز می کرد

پدر شهيد ولي اله اندامي از دوران زندگي پسرش مي گويد و از زماني كه فرزندش از او خواست تا دوچرخه اش را بفروشد و مبلش را به حساب 100 امام (ره) واريز كند
پوستر نيمه شعبان

پوستر/ میلاد امام زمان (عج) و نيمه شعبان بر تمام شیعیان جهان تهنیت باد

آخر تا كی در پس این حجاب میمانی. ای یوسف زهرا! ای طاووس اهل جنت! ای سفیر حق؛ و ای بلندای برج ولایت را اختر

مروری بر زندگی شهيد علي انجيلي كشاني

شهيد انجيلي هميشه خود را مقيد به انجام فرائض ميدانست و هميشه در مراسم مذهبي و جماعات و نماز جمعه شركت ميكرد و به پدر و مادر خود احترام ميگذاشت و اين امر را جزء واجبات خود ميدانست ...
زندگی نامه شهید مجتبی انتظاری مقدم

شهیدی که بسیار به خمس و زکات اهمیت می داد

شهید مجتبی انتظاری مقدم در تاریخ 6/6/1343 در شهرستان تربت حیدریه متولد شد و در مدت تدریس چهار بار به جبهه رفت و بار آخر بعد از مدت سیزده روز نبرد حق علیه باطل در تاریخ 11/2/1365 در مریوان به فیض شهادت نائل آمد
دست نوشته هاي شهيد علي انباردار

زندگي نامه شهيد علي انباردار از زبان خود شهيد

شهيد علي انباردار زندگي نامه خود را از زمان تولد تا قبل از شهادت را براي ما روايت ميكند
زندگي نامه شهيد جواد انباردار

شهیدی که با تغيير در شناسنامه به هدفش رسید

شهيد جواد انباردار قصد رفتن به جبهه كرد اما به دليل اينكه سن كمي داشت مانع از رفتن او به جبهه و شتافتن به سوي حق و حقيقت مي‌شود تصميم گرفت به كمك دوستانش به شناسنامه دست برده و سنش را تغيير دهد و اين چنين به مقصود خود رسيد و راهي جبهه‌شد...
زندگي نامه شهيد عباس علی اناری

اعزام به جبهه با دستكاري شناسنامه

زندگي نامه شهيد عباس علی اناری از زبان برادر شهيد كه اين گونه مي گويد كه برادرش با تغيير سنش در شناسنامه خود را به جبهه ها رساند
طراحی و تولید: ایران سامانه