«امیر خلبان شهید منصور وطن پور »، فرماندهای دانا، انسانی مؤمن، استادی با معلومات وسربازی باغیرت و وظیفهشناس بود که در آخرین عملیات، همچون پروانهای در اتاقک بالگردش، مظلومانه در آتش سوخت
روزهای اول جنگ میگفتند عراق با «خمسه خمسه» فلان نقطه را زده است. فکر میکردیم، آنها دارای نوعی سلاح منحصربهفرد و جدید در دنیا هستند که نامش خمسه خمسه است. پادگان اهواز را دقیقاً و نقطهبهنقطه زیر آتش سنگین اینگونه سلاحها قرار داده و هرچند لحظه یکبار، دنیا را روی سرمان خراب میکردند.
او از همان روز اول جنگ تحمیلی، داوطلب مأموریتهای حساس و خطیر میشد. آن روز هم برای مأموریت شناسایی داوطلب شد؛ در حالی که فرماندة پایگاه هوانیروز هم خودش بود. به این ترتیب من و وطنپور، صبح روز ششم، شناسایی خود را از پل نادری آغاز کردیم.
شهید وطنپور و شهید نامجو دوست و همدوره بودند. آنان بهترین راه مقابله با دشمن را بهدلیل کمبود نیرو، بالبرد تشخیص دادند و این بالبرد را دانشجویان انجام میدادندهر روز همراه وطنپور با بیسیم از وضعیت دانشجویان مطلع میشدیم.
نوید شاهد: وقتی به پایگاه مراجعه کردیم وطنپور کلیه خلبانها را از این مأموریت آگاه کرد و گفت: «یادتان باشد در محلهایی که بهوسیلة شما مورد هدف قرار میگیرد، اشتباه نکنید.