با کاروانی از کبوتر
۰۸/مرداد/۱۴۰۴
۰۸:۰۵
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
اسناد
عکس
فیلم
کتاب و ادبیات
پژوهش
ویژه نامه ها
شاهد الکترونیک
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
بخش ویژه «شهدای غریب»
تفال به وصایای شهدا
تفال به وصایای شهدا
با کاروانی از کبوتر
علم به دوش
میان حسرت آن لحظه خون فشان چشمم / به کفتران جدا مانده از حرم افتاد
هشت فصل عشق
از هشت فصل عشق گذشتند، با بالهای سیز صداقت / با آن شکوه خاطره انگیز، در سالهای سبز صداقت
همسفر ها
لب تشنگانی تشنه در بهت کویریم / یا آهوانی خسته در کوه و کمرها
ایل ستاره
با ایل ستاره همصدایم بکنید / در بستر خورشید رهایم بکنید
کوچه ی ما
مثل باران پرندگانی بهاری / ناگهان می آیید
پلاک
سه واژه آدرس و خانه ای بدون پلاک / دچار می شود از نو به آزمون پلاک
زنجیر سرخ پلاک
ای گوژپشت کهنسال، پاییز در تو شناور / صد داغ در سینه داری، با تو اشک و آهم برابر
روزی که شهر جمله سراپا سپید بود
مردی که تا نجابت باران رسیده بود / مردی که نام کوچکش آری «حمید» بود
غزل شهود
که بود آنکه مرا در وجود من گم کرد / تمام بود مرا در نبود من گم کرد
اندوه شاعرانه
آتش گرفته اند غزل های دفترم / با یاد آن کبوتر، در خون شناورم
همبال نسیم
در باغ دلم تازه گلی سر زد و گم شد / یکباره پرستو شد و پرپر زد و گم شد
شوقی برای پَر زدن
اینجا گلاب و پنجره از یاد می روند/ شب های اشک و خاطره از یاد می روند
با آن همه پرنده
گفتید عاشقیم و جراحت نداشتید/ایمان به ابر های اجابت نداشتید
شکوفه ی زخم
اگر چه خانه پر از عکس و نام و نامه ی توست / غریب شهری و زخمت شناسنامه ی توست
کدام مرد...؟
میان غربتی که مثل غربت تو نیست/نشسته ایم و صحبت از شهادت تو نیست
تازهها
تاکید امام علی (ع) بر ضرورت بیداری معنوی در آرامش و سختی
طراحی و تولید: ایران سامانه