نوشین امیدی

نوشین این چنین ابتدا از خود آغاز کرد و پس با مشعلی از هدایت به دشت و درائی از امید و عشق در سینه و دلی به وسعت هستی، مالامال از حبّ خدا و مودت مردم که به‌حرکت ادامه می‌دهد.

خدايا، حال با‎خون به‎شستن سياهي‌ها آمده‌ام، پذيرا باش و در اين راه ايمان و يقين را ارزاني‌ام دار.

نوشين بعداز نماز صبح به همراه برادر شهيدم محسن هر دو با زبان روزه براي شركت در جهاد كشاورزي ، كمك و جمع آوري محصولات آنهایی كه به جبهه رفته بودند به روستا مي رفتند

نوشین به حق و به تمام معنا انقلابی بود، انقلابی مبارز؛ نه از انقلابی های گذرا. رفت که همه را به راه بیاورد.