کلاشین

کلاشین
قسمت دوم خاطرات شهید «عربعلی جشن»

دیدار آخر و دلگویه‌های عاشقانه

همسر شهید «عربعلی جشن» نقل می‌کند: «گوشه‌ای از اتاق نشستم و مردَم را دوباره و دوباره بدرقه کردم. کجای کوچه بودم به خاطر ندارم که صدای زنگ در بلند شد. گفت: نوارم را جا گذاشتم. نیم‌خیز شدم تا از لب طاقچه نوارش را بردارم که گفت: نوار نمی‌خواستم. نوار را بهانه کردم تا یک‌بار دیگر تو را ببینم.»

زندگي نامه و خاطره اي از شهيد ابراهيم خوشكلاميان

پس از چندین سال خدمت صادقانه و حضور در جبهه های جنگ، در منطقه کلاشین اشنویه بر اثر اصابت ترکش گلولۀ توپ به شهادت رسید....
طراحی و تولید: ایران سامانه