شهید سیدمحمود حسینی تکلری

شهید سیدمحمود حسینی تکلری
روایتی خواندنی از مادر گرامی شهید «سیدمحمود حسینی تکلری» را در سالروز «ولادتش» می خوانید؛

وقت امتحان الهی...

وقتی برادرش از جبهه می آمد، پدرش می گفت: حالا باید من بروم . محمود می گفت: بابا شما بزرگ خانواده ما هستی اگر خدای ناکرده برایتان اتفاقی بیفتد در آینده کی می خواهد بچه ها را بزرگ کند. الان جنگ است و وقت آزمایش کردن ما جوانان است، نه شماها. اوایل جنگ چون برادر محمود سرباز بود همیشه می گفت: مامام می دانم آنقدر می خواهید معظل تا شربت شهادت تمام شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه