شهید علی نجات سلمان پور

شهید علی نجات سلمان پور
خاطره خودنوشت شهید "علی نجات سلمان پور"(3):

قطره های باران، حامل پیامی!

شهید "علی نجات سلمان پور" در دفتر خاطرات خود می نویسد: بعد از نماز و صبح گاهي در زير نم نم باران که بر سرزمين گلگون خوزستان مي باريد. نرمش بدني را با سرپرستي برادر ابراهيم آبادي انجام مي داديم. انگار قطره اي باران حامل پيامي از طرف الهي براي بندگانش بود و نويد و پيروزي براي آن ها مي آورد...
خاطره خودنوشت شهید "علی نجات سلمان پور" «2»،

قمقمه های آغشته به خون

شهید "علی نجات سلمان پور" در دفتر خاطرات خود می نویسد: ... به طرف سردخانه حرکت کرديم در محوطه سردخانه تخته ها و چوب هاي بسياري که براي ساختن صندوق حمل جسد آماده شده بود به چشم مي خورد و در گوشه اي ديگر صندوق هاي ساخته شده ديده مي شد و در طرف ديگر فانوس هاي پر از خون و قمقمه هاي آغشته به خون که در جايي جمع شده بودند به چشم مي خورد...
خاطره خودنوشت شهید "علی نجات سلمان پور" «1»،

خاطرات وادی عشق

شهید "علی نجات سلمان پور" در دفتر خاطرات خود می نویسد: ما وارد محوطه ي بسيج شديم . در آن جا با برادران ديگري که جهت اعزام آمده بودند برخورد کرديم که تعدادي را ثبت نام کردند و تعدادی را چون لازم نبود و امکان ثبت نام آن به هر نحوي نبود با چه مکافات و زوري از درب بسيج بيرون کردند . در ميان آن ها کساني بودن اشک مي ريختند و مي گفتند هر طور که شده بايد ما را ثبت نام کنيد بنازم به قدرت خداوندي خدا را که اين چنين ملت را به خروش آورده...

زندگی نامه شهید علی نجات سلمان پور / شهادت 23 بهمن ماه

علی نجات دوران راهنمایی را با مشقت زیادی پشت سرگذاشت او بایستی کیلومترها را با پای پیاده سپری می کرد تا به مدرسه می رسید.

آلبوم عکس شهید علی نجات سلمان پور / شهادت 23 بهمن ماه

شهید علی نجات سلمان پور در هفتم اسفند ماه 1339 در ممسنی به دنيا آمد و در 23 بهمن ماه 1360 به شهادت رسید.
شهادت 23 بهمن ماه ؛

مروری بر وصیت نامه شهید علی نجات سلمان پور

اى جوانهاى عزيز دل بستن به اين دنياى ظاهر فريب و ظاهر قشنگ شما را چه سود؟ چه خوب گفته است زندگى زنگ تفريحى بين تولد و مرگ است.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه