سرتیپ احمد دادبین

سرتیپ احمد دادبین
به کوشش انتشارات «سوره سبز» به چاپ بیستم رسید

ناگفته‌هایی از زندگی امیرسرتیپ «احمد دادبین» در کتاب «من زنده‌ام»

«جیغ بلند بچه، مامان شاهی را از پای حوض پراند. مامان‌شاهی نفهمید پله‌های بلند و باریک را چه‌طور دویده و به اتاق رسیده است. احمدِ یک‌سال و نیمه روی زمین افتاده و جیغ می‌کشید. مامان‌شاهی بچه را از زمین بلند کرد. احمد جیغ می‌کشید و نفس نفس می‌زد. مامان‌شاهی بچه را برگرداند و محکم به پشتش کوبید. زن‌های همسایه به اتاق ریختند. مامان‌شاهی رو به صدیقه فریاد زد: حواست به بچه نبود.» کتاب «من زنده‌ام» اینگونه آغاز می‌شود.

داوطلب عملیات های سخت و خطرناک

شهید نصر اصفهانی در سال 1367 در يک عمليات رزمی درمنطقه مريوان و پنجوين عراق به شدت مجروح و به پشت جبهه منتقل گرديد و در همين زمان به واسطه تک شيميايی دشمن بعثی دچار مجروحیت شيميايی گردید . شهید پس از تحمل درد و رنج فراوان در روز 19 آبان ماه سال 1375روح ملکوتی اش به لقاءالله و به خيل عظيم شهدا و مجاهدان راه اسلام پيوست.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه