روستای خلیفه لو

روستای خلیفه لو
خاطرات آقاي برجعلي زيبايي

سردار شهيد مجيد رحيمي به روایت یک همسنگر

يكي از رزمندگان خستگي ناپذير دشتها و كوههاي سر به فلك كشيده كردستان كه شب و روز، آرامش و آسايش خود را جهت آزادسازي و پاكسازي منطقه از وجود عناصر پليد ضدانقلاب به همت مي گماشت.
خاطرات خانم مكرمه جعفري

سردار شهید مجید رحیمی به روایت مادر

مي گفت من اين لباس مقدس را به تن كرده ام تا اينكه يا پيروز شويم و يا شهيد شوم.
خاطرات خانم خديجه نادي حق

شهيد مجيد رحيمي در کلام همسرش (1)

ايشان به من گفت كه بيا نزديك تر، ‌من مرثيه مي خوانم، شما هم گوش فرا دهيد. تقريبا سه ساعت با اين حال و اوضاع گذشت. شهيد مرثيه مي خواند و من هم فقط گريه مي كردم.
طراحی و تولید: ایران سامانه