شهید مصطفی صدرزاده - صفحه 2

شهید مصطفی صدرزاده

اطلاعیه/ چهارمین سالگرد شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده»

چهارمین سالگرد شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده» در روز دوشنبه هجدهم شهریورماه ساعت ده صبح همزمان با تاسوعای حسینی در شهریار، کهنز، مسجد امیرالمومنین(ع) برگزار می گردد.
عکس نوشت شهید مدافع حرم «مصطفی صدر زاده»

وقتی سرتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است

صفحه اینستاگرامی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده(سید ابراهیم)، پوستری در قالب عکس نوشت را منتشر کرد.
روایتی خواندنی از مادر شهید «مصطفی صدرزاده» منتشر شد؛

روزه خواری جنگ با خداست!

صفحه اینستاگرامی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده(سید ابراهیم)، خاطراه از ماه مبارک رمضان سال 91 را منتشر کرد.
​در سومین سالگرد شهید مدافع حرم؛ مصطفی صدرزاده:

کتاب «در مکتب مصطفی» منتشر شد

در سومین سالگرد شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده»، کتاب «در مکتب مصطفی»؛ الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکل‌های مردمی توسط انتشارات «مجله راه» منتشر شد.
روایتی خواندنی از همسر گرامی « شهید مصطفی صدرزاده » برگرفته از کتاب «سیدابراهیم» را در ادامه می خوانید؛

بعد از شهادت!

یک بار که قرار بود کسی را برای انجام کاری قانع کند. وقتی از او در مورد آن کار پرسیدم؛ گفت: «هر چه می گویم قبول نمی کند.» گفتم: «پس حالا چه کار می کنی؟» گفت: «دیگر سپردم به بابا! خودش انجام می دهد!» و من از این حرفش فهمیدم که شهادت آقا مصطفی کاملاً برایش هضم شده است...
معرفی کتاب؛

«سیدابراهیم» به روایت مادر و همسر شهید مدافع حرم «مصطفی صدرزاده»

در زمان فتنه 88 من باردار بودم و او با توجه به اتفاقات و اغتشاشات تهران دائم در مأموریت بود. شبانه روز درگیر بود و کمتر دیده می شد. هم و غمش حفظ نظام بود و بارها به خاطر همین دغدغه اش مجروح شد و سخت ترین آن وقتی بود که با قمه و چاقو او را زده بودند. با حال و روز بدی که داشتم خودم را به سختی به بیمارستان رساندم، پشت پرده روی تخت بود.

وصیت نامه عمار فاطمیون: «به راهی که رفتم یقین داشتم»

خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست. سپاس خدایی ر ا که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد.
مدافعان حرم؛ شهید مصطفی صدرزاده

چقدر پدرشهید بودن به شما می آید

وقتی به مصطفی فکر می کنم یک جریان خنک، آرام در رگ هایم روان می شود. از وقتی که یادم است، این بچه بمب انرژی و محبت بود. خودش و محمدحسین یک تیم کامل برای شیطنت بودند.

خاطره سردار سلیمانی از فرمانده جوان لشکر فاطمیون+عکس

صبح که برگشتیم از حسین بادپا پرسیدم این سید ابراهیم کیه که با این صدای بلند و مردونه صحبت می‌کرد؟! سید را نشان داد، گفت: این! یک جوان تو دل برویی بود‌...
طراحی و تولید: ایران سامانه