شهید محمد خاک فیروز

شهید محمد خاک فیروز
خاطرات

«مین گذاری» و «تخریب» در خاطرات دستنویس شهیدمحمد خاک فیروز

ساعت3:33 بود كه بابيدارباش نگهبان شبt نيروها براي انجام فرضيه نمازصبح بيدارشدند، 10قيقه به 4بود كه فرضيه نماز صبح را انجام داديم. پس از فرضيه نماز ساعت 4:45 دقيقه مراسم صبحگاهي با تلاوت آياتي چند از قرآن شروع شد. بعد از خواندن قرآن و دعاي صبحگاهي دسته چادر2براي راهپيمائي صبحگاهي رفتند و دسته بر چادر يك پس از صبحگاهي مختصرو صرف صبحانه تا ساعت 7:30 صبح به استراحت پرداختند ...
سالروز ولادت شهید محمد خاک فیروز

نامه هایی با بوی بصیرت؛ نوشته های شهید محمد خاک فیروز

...امدادهاي غيبي شب عمليات بود لكه هاي ابر كم و بيش در آسمان ديده مي شد، همه دعامي كردند كه باران بيايد تا سر و صداي غواصان در ميان باران گم شود و دشمن بويي نبرد. به خدا قسم؛ چند دقيقه ازحركت بچه ها از اروندرود نگذشته بود كه ابري بالاي سرما قرار گرفته و باران شروع به باريدن كرد. باد هم كه از طرف خدا مأموريت يافته بود، شروع به وزيدن كرد. برادران به ماگفته بودندحتي نفس كشيدن هم دشمن رامتوجه خودمان مي سازد. آب به تلاطم افتاد و مينهاي موجود در منطقه به سر و صدا افتاد و ازاين طرف هم چون تجهيزات بعضي زياد بود.
طراحی و تولید: ایران سامانه