برادر شهید " رضا یاری " می گوید: «ما هر دو در جبهه بودیم من چنگوله و برادرم دهلران، خیلی به هم وابسته بودیم. می خواست به دیدار من بیاید که به علت نا امنی منطقه من گفتم خودم به ملاقاتش می آیم، دو روز بعد از آن دیدار بود که خبر شهادتش را شنیدم.» متن این خاطره زیبا را در نوید شاهد ایلام بخوانید.