همسر شهید «حسین عابدینی» نقل میکند: «وقتی برگشتیم، کاروان رفت و ما مانده بودیم تنها در کشور عراق. بی سر و صدا دست به سوی حجت خدا، امام زمان(ع) دراز کردم. لحظهای بعد آرامش وجودم را پر کرد. فهمیدم که تحت حمایتیم. عراقیها ما را همراه کاروانی دیگر فرستادند.»