احمدرضا احدی

احمدرضا احدی

دست نوشته متفاوت یک دانشجوی شهید

چه کسی می‌ داند جنگ چیست؟ چه کسی می‌داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می‌درد؟ چه کسی می‌داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا، به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه می‌کند؟ دخترم چه شد؟
معرفی کتاب؛

«بگو باران ببارد»؛ وقایع نگاری زندگی شهید احدی

«بگو ببارد باران» روایی از زندگی شهید « احمدرضا احدی » به کوشش مرضیه نظرلو توسط انتشارات نارگل به چاپ رسیده است
از زبان مادر شهید:

خاطراتی کوتاه از شهید احمدرضا احدی

ده روز احمدرضای من پیکر بی جانش بین مرز ایران و عراق افتاده بود. یاد این کلمات افتادم که شهدا در بیابان ها همدمی نداشتند مگر مادرشان فاطمه زهرا سلام الله علیها، احمدرضای من رفت و دیگر برنگشت.

اسناد و دست نوشته های منتشر نشده از سردار شهید احمدرضا احدی

وصیت نامه شهید احدی: «فقط نگذاريد حرف امام به زمين بماند.همين»

تصاویر کمتر دیده شده از سردار شهید احمدرضا احدی

شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی( سال 64) به فرمان امام و رهبرش از دانشگاه علم به دانشگاه جهاد رفته و به جبهه های حق علیه باطل شتافت. سرانجام در سال 65 در عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه به شهادت رسید
شهید احمدرضا احدی - دفتر خاطرات (2)

یک مرد استوار

بعد از لو رفتن عملیات کربلای چهار توسط منافقین و ستون پنجم، در زمان کوتاهی آماده برگزاری عملیات کربلای 5 شدیم...

«بصیرت و ولایت» روایتی کوتاه از شهید احمدرضا احدی

خاطره ای که می خوانید روز قبل از شهادت احمدرضا احدی است. احمدرضا احدی روز دوازدهم اسفند 1365 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
شهید احمدرضا احدی - دفتر خاطرات (1)

عطر معنویت

رفتم تهران به احمدرضا که دانشجو بود و دوران تحصیل را می گذراند سر بزنم....

هر روز کربلا «دست نوشته هایی کوتاه از شهید احمدرضا احدی »

هر روز ستاره ای را به خون می کشند. هر رو گلی را پژمرده می کنند. آری، هر روز عاشوراست و هر جایی کربلا

دست نوشته ای از شهید احمدرضا احدی ساعتی قبل از شهادت

احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال64، در واپسین ثانیه های زندگی اش، ساعاتی قبل از شهادتش دست به قلم شده و از جنگ می نویسد. جنگ چیست؟ چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟....
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه