نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات شهید
همسر شهید «محمدتقی خراسان‌نژاد» نقل می‌کند: «بیدار ماندم تا از حال خوش معنوی‌اش بی‌بهره نمانم. بعدِ دعا رفت به سجده. ناله می‌کرد و ضجه می‌زد. صدایش را به سختی می‌شنیدم: من کجا و شهادت کجا! من لایق شهید شدن نیستم.» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۱۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۴

همسر شهید «محمدتقی خراسان‌نژاد» نقل می‌کند: «خداحافظی کرد و رفت اما برگشت. پرسیدم: تقی چیزی یادت رفت؟ گفت: فاطمه! خداحافظ! با صدای بغض‌آلود و گرفته‌ای که خودم می‌شنیدم، گفتم: به قول تقی، صبر ما توی خانه، مثل جهاد اونا در جبهه ثواب داره!» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۱۵۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۲۵

سردار ایزدی، فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه، در معرفی سردار شهید «جمیل شهسواری» گفته است: «ارتفاعات بلند و سترگ منطقه دیواندره، مریوان، بانه و کوه‌های چهل چشمه در مقابل صلابت و ایستادگی او و یاد چهره مردانه‌اش، به لرزه می‌افتاد.»
کد خبر: ۵۳۱۰۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۸

شهید «بختیار فتاحی» از شهدای کردستان است که در روستای «چشمیدر» به دنیا آمد و پس از رشادت‌های فراوان، حین درگیری با گروهک‌های ضد انقلاب در سن ۱۵ سالگی به شهادت رسید. در ادامه چند خاطره این شهید والامقام را باهم می‌خوانیم.
کد خبر: ۵۳۰۷۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۵

روایت «شهین نادری» از همسر شهیدش؛
همسر شهید «هوشنگ مداحی‌پور» می گوید: حاصل شش سال زندگی مشترک ما، سه فرزند و خاطرات زیبایی است که از اوج ایثار و عشق هوشنگ به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در ذهن من جای گرفته است.
کد خبر: ۵۳۰۶۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۵

برشی از کتاب «بگو به جان امام»؛
در خاطرات «فاطمه پورجوپاری» همرزم شهید "علی ایرانمنش" آمده است: یکی از دردناک‌ترین صحنه‌هایی که دیده‌ام، صحنه رویارویی با پیکر نوجوان شهید «علی ایرانمنش» بود، چهره‌ی پاک و معصوم علی، ما را میخکوب کرد. به قدری او را شکنجه کرده و با قنداق تفنگ به صورت و بدنش کوبیده بودند که صورتش له و استخوان‌هایش شکسته شده بود. جنازه علی را که دیدم به نظرم آمد یک مرد چهل ساله را اینگونه شهید شهید کرده‌اند.
کد خبر: ۵۳۰۵۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۴

خاطراتی از شهید «علی يار شول»؛
شهید علی یارشول گفت: اگر قرار است كه من تكّه تكّه شوم تا صدای انقلاب در جهان طنين افكن شود، پس ای خمپاره‌ها و ای تيرهای بلا مرا دريابيد و گوشت و استخوانم را قطعه قطعه كنيد. من حاضرم و راضی هستم كه كوچكترين اثری از من نماند، اما نور انقلاب جهان را روشن كند.
کد خبر: ۵۳۰۵۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۳

زندگینامه شهید «سعید افتاده هرسینی»؛
خواهر شهید «سعید افتاده هرسینی» در بیان خاطرات برادرش می گوید: او در دوران كودكی ده تومان از یک نفر قرض كرده بود و در جبهه به هم‌رزمانش گفته بود كه به پدرم بگویید ۱۰ تومان را پس دهد.
کد خبر: ۵۳۰۴۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۱

مادر شهید «لطف‌الله امیرشریفی» نقل می‌کند: «لطف‌الله روزی به من گفت: موقع خنده، روی صورت دوتایی‌مون گود می‌شه؛ برای من به خاطر خاری که توی دوران بچگی به صورتم رفت، اما برای شما خداییه. به او نگاه کردم. گفت: اگه بذاری به جبهه برم با این نشانی، همیشه به یاد شما هستم تا وقتی که شما دعا کنی و من شهید بشم.»
کد خبر: ۵۳۰۲۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۸

خواهر شهید «محمدعلی تک» می‌گوید: «خواب دیدم جنازه محمدعلی خانه پدرم است. می‌خواستند جنازه را ببرند. مردی داخل جمعیت آمد و رو به حاضرین گفت: صبر کنین! امام زمان (عج) باید بیاد و بر جنازه این شهید نماز بخونه.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۳۰۲۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷

مادر شهید «نبی‌الله دیلمی» نقل می‌کند: «همین‌طور که داشتم داخل باغ رو نگاه می‌کردم، نبی‌الله رو دیدم و ازش خواستم از گل‌های باغ به من بده. سه شاخه گل داد و گفت ... » نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۰۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۵

هم‌رزم شهید «نبی‌الله دیلمی» نقل می‌کند: «اولین نور بالایی هم خود نویسنده دعای عهد بود؛ شهید نبی‌الله دیلمی‌ که به خط خوش شهره بود. صفای روحی عجیبی‌ داشت و به همین دلیل دلم نمی‌آمد نوشتن آن را به فرد دیگری بسپارم.» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۳۰۱۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۷

هم‌رزم طلبه شهید «حسین خرمیان» نقل می‌کند: «دیدم کنار تخت روی زمین مشغول خواندن نماز شب است. ماجرای خواب را برایش تعریف کردم. حالاتش خیلی تغییر کرده بود. به قول بچه‌ها نور بالا می‌زد.» نوید شاهد سمنان به مناسبت سالروز بزرگداشت شهدای روحانی، خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۲۹۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۳

به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمدرضا عاشور»؛ ویژه‌نامه این شهید والامقام برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۹۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

خاطرات همسر شهید «علیرضا اشرف گنجویی»؛
در خاطرات همسر شهید «علیرضا اشرف گنجویی» آمده است: پدرم هم فرهنگی بود و هم اهل مسجد و تکیه و هم یک مبارز انقلابی که علیه طاغوت سینه سپر می کرد. از زمانی که خودم را شناختم، بابام توی مسجد مشغول رسیدگی به امورات دینی خودش و مردم بود.
کد خبر: ۵۲۹۸۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

قسمت نخست گفتگو با پدر شهید «محمد صرفی»؛
شهید «محمد صرفی» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر نقل می‌کند: «نامش را خودش انتخاب کرد، محمد از کودکی راهش از دیگران جدا بود.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت نخست این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۲۹۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۵

به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید «حسین عربعامری»؛ ویژه‌نامه این شهید والامقام برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۳۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

همکار شهید میثم عبدالله زاده آرانی در خاطرات خود از این شهید گفت: پسر نوجوانی با ظاهری نامناسب برای تشکیل پرونده به بسیج آمد، میثم به من گفت که پرونده اش را تشکیل بده و از او استقبال کن.
کد خبر: ۵۲۹۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

خواهر شهید «مهدی ابراهیمی‌ورکیانی» نقل می‌کند: «مادر آرام و صبور بود. باور نمی‌کردیم. به محل که رسیدیم، بالای سرش رفت. با دیدنش گفت: شهادتت مبارک مادر!» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۲۸۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۸

خاطرات خودنوشت حاج قاسم از دوران انقلاب(3):
در خاطرات شهید «حاج قاسم سلیمانی» آمده است: سؤال کردند: «تا حالا اصلا نام خمینی رو شنیده ای؟» گفتم: «نه.» سید از زیر پیراهنش عکسی را درآورد. عکس را برابر چشمانم قرار دادند. عکس یک مرد روحانی میان سال که عینک بر چشم، مشغول مطالعه بود و زیر آن نوشته بود «آیت الله العظمی سیدروح الله خمینی».
کد خبر: ۵۲۸۷۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۸