برادر شهید «اسماعیل برهانی» نقل میکند: «دوست داشتیم در خانه تلویزیون داشته باشیم. اسماعيل مسئول كميته خدماترسانی بود. گفتم: داداش! ما رو هم در قرعهکشی شرکت میدین؟ گفت: «هیس س س! دیگه چی؟ گفتم: مگه حرف بدی زدم؟ گفت: آره! الان جنگه و ما باید توقعمون رو کم کنیم. بدون تلویزیون هم میشه زندگی کرد.»