سید مجتبی حسینی

مادر دو شهید از شهدای فاطمیون به نام‌های «سید مجتبی و سید اسماعیل حسینی»، در گفت‌وگویی بانوید شاهداز شجاعت و دلاوری‌های پسرانش در دفاع از حرم گفت.

سید که متوجه شد زخمش سطحیه بهش گفت چیزی نشده پاشو بدو دلاور اونم پاشد و رفت. پشت سرش یکی دیگه از بچه ها که اونم از سرش ترکش خورده بود و خون تمام صورتشو گرفته بود امد و خودشو جلو من انداخت و گفت برادر کمک. منم که میخواستم ادای سید و درارم بهش گفتم پاشو دلاور خودت برو عقب. نگو این وضعش با اون اولی فرق میکنه و بعد چند قدم که بلند شد و رفت افتاد و شهید شد.

در واحد ها و مناطق مختلف عملیاتی انجام وظیفه کرد و نهایتا به گردان تخریب لشکر 32 انصار الحسین پیوست. به دلیل توانایی و مهارت بالا به فرماندهی گردان منصوب شد و علاوه بر انجام امور و ماموریت های محوله به تربیت نیروهای جوان گردان تخریب پرداخت.

خداوندا ما نه بخاطر ترس از جهنم و نه بخاطر زيباي هاى بهشت به جبهه مى رويم بلكه فقط براى رضايت توست و به رحمانيت و رحيميتت دل بسته ايم.