کتاب روزهای بی‌آینه

کتاب روزهای بی‌آینه

مردم همه ساک به دست، سرگردان جاده‌ها بودند!

«می‌خواستیم برویم منزل مادر فرح. آن روز بدترین و سخت‌ترین روز زندگی‌ام بود. مردم همه ساک به دست آواره، سواره و پیاده سرگردان جاده‌ها بودند. دود و خاک و غبار همه جا را برداشته بود تا رسیدیم منزل مادر فرح، زندگی آن بیچاره‌ها هم زیر خاک بود و گریه‌زاری می‌کردند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

همه بیایید بیرون!

«در هول و ولای رفتن بودیم که یک‌دفعه صدا‌هایی بلند شد که در عمرم نشنیده بودم مثل رعدوبرق شدید بود. علی روی زمین خوابیده بود. همه جا شروع کرد به لرزیدن. اول فکر کردم زلزله آمده. محمود، شوهر خواهرم، دوید علی را بغل کرد و داد کشید: همه بیایید بیرون! هواپیما‌های عراقی حمله کرده‌اند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

حسین قهرمانه!

«همه وسایل خانه را با گریه نگاه می‌کردم دوست حسین آمد کنارم و گفت منیژه خانم گریه نداره. حسین قهرمانه. کارش رو خوب انجام داده چند تا تانک عراقی رو زده عملیاتش عالی بوده. موقع برگشتن بدشانسی آورده با موشک هواپیماش رو زده‌ان. آزاد بشه، کارش خوب می‌شه درجه‌اش ارتقا پیدا می‌کنه...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

برشی از کتاب «روز‌های بی‌آینه»| طاقتم طاق شد راه افتادم به منزل آزاده‌های خلبان!

در قسمتی از کتاب «روز‌های بی‌آینه»، که زندگی واقعی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید حسین لشگری را واکاوی می‌کند، می‌خوانید: «طاقتم طاق شد راه افتادم به منزل آزاده‌های خلبان. بیشترشان می‌گفتند حسین لشگری را ندیده‌ایم. اما بعضی می‌گفتند وقتی قطعنامه قبول شد مدتی کنار ما بود و بعد منتقل شد، نمی‌دانیم او را کجا بردند ...»
برگرفته از کتاب روز‌های بی‌آینه؛

بذار یه ساعت با بچه بازی کنم دلم آروم بشه!

«وقتی می‌آمد سر وقت علی. او را می‌بوسید و پایین و بالا می‌انداخت. هر چه می‌گفتم: حسین غذا سرد می‌شه. می‌گفت: هیچ چی نگو منیژه. بذار یه ساعت با بچه بازی کنم دلم آروم بشه ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه