خاطرات شهید محمداسماعیل مشیری

خاطرات شهید محمداسماعیل مشیری

چیزی که در راه خدا دادم را پس نمی‌گیرم

کتش را در آورد. به طرفم گرفت و گفت: «این رو تنت کن پسر! یخ کردی.» از شدت سرما حتی تعارف نکردم که پس خودت چی؟ از او گرفتم و پوشیدم. چند روز بعد خواستم کت را به او برگردانم. خندید و گفت: «ندادم که پس بگیرم.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، توجه شما را به خاطراتی از شهید «محمداسماعیل مشیری» جلب می‌کند.
طراحی و تولید: ایران سامانه