گفتگو با همسر و مادر شهید

گفتگو با همسر و مادر شهید
قسمت دوم گفتگو با همسر و مادر شهیدان مسلم و علی غریب بلوک

دردِدل مادرانه: مادر خوبی برایت نبودم اما می‌خواهم به خوابم بیایی

همسر و مادر این شهدای گران‌قدر در دردِدلی مادرانه با فرزندش می‌گوید: «من مادر خوبی برایت نبودم ولی می‌خواهم به خوابم بیایی تا تو را ببینم. از تو می‌خواهم قدرتی به من بدهی تا بتوانم در برابر دشمنان ایستادگی کنم.»
قسمت نخست گفتگو با همسر و مادر شهیدان مسلم و علی غریب بلوک

مسلم به حلال و حرام توجه ویژه‌ای داشت

همسر و مادر این شهدای گران‌قدر نقل می‌کند: «وقتی خبر شهادت علی را به مسلم دادند، او بخاطر دینی که به گردن داشت ابتدا کارش را انجام داد و سپس برای تشییع پیکر علی آمد. حلال و حرام برایش خیلی مهم بود.»
گفتگو با همسر و مادر شهیدان خاکی‌داودی:

هفت شهید در یک روز/ پسری که می‌خواست نخستین شهید محله باشد

«زهرا غیبی» گفت: «ناصر در آخرین اعزامش وقتی نگرانش بودم گفت: «مامان‌جان! دوستام همه به جبهه رفتند من باید خجالت بکشم که به جنگ نروم. من باید اولین شهید محله باشم.»
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه