شهید «حسین شاه حسینی» فرمانده عملیات سپاه همدان؛

پل پیوند ارتش و سپاه، ستون جبهه انقلاب در کردستان

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۸
این دلیرمرد مقاومت و جهاد در کردستان و شهید شاخص همدان، «امیر» دلاور ارتش است و «سردار» سرافراز سپاه... او جزو معدود شهدایی است که پل پیوندی شد میان این دو نیروی الهی و مردمی تا میدان رزم و حماسه را درخششی دیگر دهد. این همافر ارتشی که سردار سپاه اسلام شد، یک تنه کار یک لشکر و قرارگاه را در کردستان و در مقابل دشمن، با انسجام نیروها انجام داد. او آنچنان به شهادت خود یقین داشت که وصیتنامه اش را پیش از عملیات منجر به شهادتش نوشت. وصیتی سراپا عشق به لقای دوست...

پل پیوند ارتش و سپاه، ستون جبهه انقلاب در کردستان

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، 17 اردیبهشت 1359 شاهد حماسه خونین یکی از دلیرترین فرزندان اسلام و ایران است. قهرمانی که او را بدرستی، «حلقه پیوند ارتش و سپاه» خوانده اند. این همافر ارتشی که در 22 بهمن نقش اصلی را در مسلح کردن مردم و نیروهای انقلابی و سقوط پایگاههای ستمشاهی در همدان داشت، سه روز در اسارت مزدوران حزب دموکرات بود و در آستانه اعدام بشکلی معجزه آسا نجات یافت تا در کسوت یک سردار سپاه و فرماندهی عملیات سپاه در همدان، حماسه ها بیافریند و نقشه کودتای نوژه را لو بدهد و آنگاه به فیض شهادت برسد. سردار رشید جبهه حق «شهید حسین شاه حسینی» متولد روز میلاد امام شهیدان و مقتدای عاشوراییان و معشوق و مراد کربلاییان بود و هم نامش حسین شد و هم آیین و مرامش حسینی گشت و عاقبت نیز با تاسی به مولایش مرگی سرخ گزید و خونین در آغوش امامش آرام گرفت. 

متولد روز میلاد حسین شهید (ع)، باید حسینی می‌شد!

در نخستین روز خردادماه ۱۳۲۷ همزمان با سوم شعبان المعظم، روز ولادت امام حسین(ع) در شهر همدان دیده به جهان گشود و نامش را به تاسی از صاحب این روز شریف، حسین گذاشتند. از همان کودکی علاقه زیادی به قرآن و جلسات مذهبی داشت. حسین با سپری کردن دوران تحصیل تا مقطع دبیرستان و اخذ دیپلم از مدرسه «امیر کبیر» همدان، سال ۱۳۴۷ به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد. آشنایی او با قرآن و اهل بیت (ع) از یک طرف و مشاهده فساد حاکم بر حکومت پهلوی و ظلم و ستمی که از سوی حکومت طاغوت به مردم می‌شد ازسوی دیگر، باعث شد او درون ارتش مبادرت به تشکیل هسته‌های تبلیغات اسلامی کند، درحالی که این کار با توجه به جو حاکم بر جامعه و ارتش آن زمان، کاری بسیار پرمخاطره بود.

رکن اعتراضات انقلابی و اعتصاب در پایگاه هوایی همدان

جلسات مخفیانه‌ای که تشکیل می‌داد، راهی برای آگاهی دادن به همکاران و مردم، نسبت به مسائل و اتفاقاتی که در جریان بود و تبعات جبران‌ناپذیر کار‌های خلاف شرع حکومت شاهنشاهی بود. فعالیت‌های «حسین» در پایگاه هوایی همدان نتیجه داد و موجب ایجاد جو فکری و انقلابی بین کارکنان این پایگاه شد و تا آن‌جا پیش رفت که کارکنان آن علیه رژیم جابر و سفاک ستمشاهی دست به اعتصاب غذا زدند. با وجود شبکه اطلاعاتی خیلی قوی ساواک و ارتش که زیر نظر مستشاران آمریکایی و اسرائیلی اداره می‌شدند، عامل اصلی این اتفاق مهم و پخش اطلاعیه‌ها و اقدامات انقلابی در پایگاه هوایی همدان که کسی جز «حسین» نبود، شناسایی نشد. او در مبارزات انقلاب تلاش‌های زیادی کرد که در صورت آشکار شدن هر یک از کارهایش علیه حکومت شاه، حکم اعدام برای او حتمی بود. 

اسلحه‌ها را در اختیار انقلابیون گذاشت

در روزهای تعیین کننده و تاریخی 21 و 22 بهمن 57 عناصر انقلابی و فداکار پایگاه هوایی همدان «پایگاه شهید شاهرخی» با محوریت همافر انقلابی سردار شاه‌حسینی در روز ۲۱ بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ با حمله به اسلحه خانه پایگاه و تصرف آن محل، اسلحه‌ها را در اختیار انقلابیون قرار دادند این حرکت انقلابی عناصر مومن پایگاه سوم شکاری باعث شد تا توطئه آن دسته از عوامل سرسپرده رژیم طاغوت که در پایگاه شاهرخی حضور داشتند، جهت پرواز هواپیماهای جنگنده این پایگاه به سوی تهران و سرکوب مردم انقلابی پایتخت در قالب کودتا عقیم بماند.

نجات معجزه آسا از اعدام بدست حزب دموکرات

در فروردین سال ۱۳۵۸ از طرف شهید محراب، آیت‌الله مدنی به همراه علی اصغر حاج بابایی، امیر قادری، مرحوم حشمت عبادی، احمد تجری از پاسداران مریانجی و ابوالقاسم باب‌الحوائجی مأمور می‌شوند؛ گزارشی از وضعیت کردستان تهیه‌ کنند، اما توسط حزب دموکرات به مدت سه روز به اسارت درآمدند و تا مرز اعدام هم پیش می‌روند.
اما پس از اطلاع آیت‌الله مدنی به کمک پاسداران به شکل معجزه‌ آسایی نجات پیدا ‌می‌کنند و سپس در قالب خبرنگار با مراجعه به بیمارستان‌ها اطلاعات مورد نیاز را تهیه و در اختیار شهید مدنی برای ارائه به حضرت امام(ره) قرار دادند.


وقتی که یک ارتشی، فرمانده عملیات سپاه همدان شد!

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همزمان که در پایگاه سوم شکاری همدان مشغول خدمت بود، به فرماندهی عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان نیز منصوب و برای انجام هر مأموریت خطرناک پیش‌قدم شد و بار‌ها و بار‌ها تا یک قدمی شهادت رفت، اما تقدیر الهی بر زنده ماندنش بود.
این درحالی بود که توطئه‌ها برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی  نیز شروع شده بود و منافقین و گروهک‌ها دست به انجام اقداماتی نظیر ترور، بمب‌گذاری، خرابکاری، ایجاد جنگ داخلی و تحریک و توطئه و عملیات تخریبی و تروریستی در پنج استان کشور، و... می‌زدند. اما اینهم از شگفتی‌های این انقلاب بود که یک نیروی مومن ارتشی، به سپاه می‌پیوندد و موقعیت و جایگاهی چنین کلیدی و راهبردی یعنی فرماندهی عملیات سپاه در همدان در آن شرایط حساس و خطیر را بعهده می‌گیرد. این پیوند و هماهنگی و همراستایی میان ارتش و سپاه، فراتر از همه قواعد متعارف، تنها یک وحدت معنوی و مومنانه در راستای یک هدف الهی واحد بود که همه رقابتها و تفاوتها و اختلاف شیوه ها و روشهای فرماندهی و رزم را به کناری نهاد تا نیروهای مخلص، صدیق و فداکاری چون شاه حسینی، قابلیتهای خود را به ظهور درآورند. شهید شاه‌حسینی در شروع مأموریت خطیر خود در منطقه  قروه مستقر و با ضد انقلاب‌ها درگیر بود و نیروهای استان را سامان داده و به مناطق درگیر کردستان و به اطراف قروه، سریش‌آباد و دهگلان اعزام می‌کرد. همچنین فرماندهان و طراحان عملیات آزادسازی سنندج از طرف سپاه سردار شهید حسین شاه‌حسینی و سردار سعید طائفه نوروز و از ارتش نیز سپهبد شهید صیاد شیرازی و امیر محمود بدری بودند که با تقسیم‌بندی مشخصی، شهید شاه‌حسینی فرماندهی عملیات هلی‌برن عقبه را بر عهده گرفت.

رودرروی آشوبگری، تجزیه طلبی و بحران سازی دشمن در کردستان

با آغاز اغتشاش و نا آرامی در کردستان که توسط گروهک‌های وابسته به دشمنان مردم ایران صورت گرفت، «حسین» به آن‌جا رفت تا در مقابل عوامل دشمن وابسته و مزدور، ایستادگی و از دستاورد‌های انقلاب اسلامی و مردم کردستان پاسداری کند و نقشه آنان برای آشوبگری و تجزیه‌طلبی و بحران‌سازی در این منطقه را خنثی کند؛ بنابراین در مدت حضورش در کردستان با طراحی و اجرای عملیات نظامی، ضربات خرد کننده‌ای به عوامل بیگانه در این منطقه وارد کرد. تقوا و شجاعت و خصلتهای بزرگ دیگر، از او فرماندهی بزرگ و جنگاوری شجاع ساخته بود. او را می توان ستون جبهه انقلاب در منطقه کردستان دانست. 

نقشه کودتای «نوژه» را برای اولین بار لو داد

دو ماه قبل از انجام کودتای خائنانه و ضد انقلابی «نوژه»، شهید شاه‌حسینی که از همافران پایگاه نوژه بود، متوجه حرکات و رفت و آمدهای مشکوک در پایگاه شده و این مساله را به‌صورت محرمانه با مسئولان اطلاعات سپاه در میان می‌گذارد و به عبارتی تنها کسی بود که از این کودتا اطلاعاتی داشت که در ۱۹ تیرماه ۱۳۵۹ خنثی شد. اما متأسفانه حسین شاه حسینی در اردیبهشت‌ماه همان سال به شهادت رسیده بود و نتواست ثمره زحمات خود را در این امر مهم ببیند. بدین ترتیب لو دادن نقشه این کودتای ضد انقلابی و توطئه خطرناک و خائنانه، حاصل هوشمندی و درایت این شهید بود که خدمت بزرگی به انقلاب و کشور بود. 

تابوت «شاه حسینی» روی شانه «حاج حسین همدانی»

سرانجام این سردار بزرگ و فداکار پس از رشادت‌ها و جانفشانی‌های فراوان، اجر خود را روز ۱۷ اردیبهشت‌ماه ۵۹ در گردنه صلوات‌آباد کردستان گرفت و به‌وسیله اصابت تیر مستقیم ضد انقلاب به پیشانی، به فیض شهادت نائل شد. همچنین برادر بزرگوارش: «علی شاه حسینی دستجردی» که از پاسداران پر تلاش و فداکار واحد اطلاعات و عملیات لشکر انصارالحسین(ع) بود نیز در ۱۷ مهرماه سال ۱۳۶۶ در منطقه ماووت عراق به شهادت رسید. پیکر این سردار فداکار انقلاب اسلامی در ۱۸ اردیبهشت‌ماه ۱۳۵۹ به وسیله سرداران بزرگ شهید حاج حسین همدانی و طائفه نوروز و ابوشریف فرمانده وقت عملیات کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به استان بازگشت و در میان حضور باشکوه مردم قدردان همدان تشیع و به خاک سپرده شد. پاسداران انقلاب اسلامی در روزهای تشیع شهید، در مقابل منزلش صف‌آرایی کرده و با شعار: «فرمانده شهیدم شهادتت مبارک»، «فرمانده شهیدم راهت ادامه دارد»، ارادت و اخلاص خود را نسبت به این شهید و خانواده، همسر و فرزندانش نشان دادند. همچنین هفت شبانه‌روز نیز در سطح شهر مراسم‌های مختلف و بزرگی به پاس ایثار و رشادت این سردار بزرگ برگزار شد.

من آگاهانه شهادت را برگزیدم... وصیتنامه ای که چند لحظه پیش از شهادت نوشته شد!

و اینک وصیتنامه شهید، کلام آخر او و سخن آخر ماست. وصیتنامه ای برآمده از شور مومنانه و ایمان خالصانه او به مکتب شهادت. که هر سطر و هر کلمه اش مشحون از باوری شگرف و شورانگیز به هدفی مقدس و آرمانی خداگونه است. وصیتی لبالب از یقین به حقانیت این راه و آکنده از معرفت و بصیرتی سرشار به طریقت ایثار و پاکبازی در راه دوست، وصیتنامه ای که با آگاهی شهید از قرار وصال و وعده گاه دیدارش، تنها دقایقی پیش از شهادت نوشته شد!

بسم الله الرحمن الرحیم
ای آنانی‌که بعد ما در این دنیای مادی مانده‌اید! اسلام را تنها نگذارید و به ندای حسین (ع) آموزگار شهادت که همانا «هل من ناصر ینصرنی» است پاسخ دهید. اینقدر بهانه گیر و حراف بی عمل نباشید. امامتان را تنها نگذارید.
برادران سپاه را ایمانی است بس بسیار اگر اشتباهی گردد از بی‌ایمانی نیست بلکه از کمی تجربه است آنان بهترین جوانان این مملکت هستند آنان عزم کرده‌اند انقلاب اسلامی را حافظ و نگهبان باشند.
من آگاهانه شهادت را برگزیدم و مرا هیچگاه به اجبار به این ماموریت نفرستادند پس از من جامه سیاه نپوشید و در سوگ من اشک نریزید که قطرات اشک شما دشمن را خوشحال می‌نماید به جای اشک ریختن مشت‌های گره کرده خود را به دشمن قرآن نشان دهید.
تشیع جنازه و مراسم ختم را ساده برگزار کنید و همیشه بیاد محرومان باشید از تشکیل مراسم پر خرج بپرهیزید قرآن را با تعمق و تفکر بخوانید و به آن عمل کنید.
فرزندانم را علی‌گونه یعنی متقی و صالح پیرو خط امام که همان راه خونین حسین (ع) است تربیت کنید. در این صورت همیشه در نظرتان باشد در دنیا دو جبهه وجود دارد: یکی حق و دیگری باطل؛ ما که مسلمانیم چرا در جبهه حق کشته نشویم؟ من در سرای آخرت شما را شفاعت خواهم کرد.
خدای محمد (ص) یاورتان باد
التماس دعا از تمام برادران...
حسین شاه حسینی دستجردی

انتهای پیام/

 

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده