مروری بر زندگی‌نامه شهید نیروی انتظامی «عباسعلی حقانی»
سه‌شنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۵۴
پدر شهید «عباسعلی حقانی» بیان می‌کند: وقتی با پاسگاه ایشان تماس گرفتم و گفتم هر اتفاقی که افتاده بگویید و مسئول پاسگاه گفتند که فرزند شما به شهادت رسیده به او گفتم از اینکه من را از سرگردانی درآوردید ممنونم، راضی هستم به رضای خدا.

به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی، شهید «عباسعلی حقانی»، بیستم خرداد ماه 1366، در روستای چناران از توابع شهرستان بجنورد به دنیا آمد. پدرش زین العابدین کشاورزی می‌کرد و مادرش ثریا نام داشت. در حد دوره راهنمایی درس خواند.کارگر بود به عنوان سرباز نیروی انتظامی خدمت می‌کرد. دوازدهم خرداد1386، در پاسگاه انتظامی گوهر کوه توسط اشرار بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر وی را در زادگاهش به خاک سپردند.

راضی هستم به رضای خدا

به مناسبت فرا رسیدن بزرگداشت شهدای نیروی انتظامی بخشی از خاطرات پدر شهید «عباسعلی حقانی» را با هم میخوانیم:

پسرم عباس علی در روستای چناران به دنیا آمدند و فرزند ششم من بودند چون به ائمه اعتقاد داشتم اسمش را عباس علی گذاشتم. دوران کودکی‌اش را در سلامتی کامل سپری کردند و در سن 7 سالگی پا به دبستان گذاشت و تا سوم راهنمایی درس خواند و بعد از آن به دلیل نبود امکان مالی ترک تحصیل نمودند و بعد از آن در بجنورد سر کار می رفت و مدتی نیز به روستا آمد و در خود روستا مشغول به کار شد.

 من به ایشان پیشنهاد کردم که ازدواج نماید ولی در جوابم گفت پدر جان تا خدمت سربازیم تمام نشود ازدواج نخواهم کرد. صبور بود و ما را به انجام تکالیف الهی و رفتن به مسجد تشویق می کرد و به من می گفت که خمس و زکات اموالت را پرداخت کن و به اصرار ایشان به زیارت خانه ی خدا رفتم.

پسرم تمام درآمدش را خرج خواهر و برادرانش می کرد و هر چه لازم داشتند برایشان فراهم می کرد و بیشتر کارهای منزل را خودش انجام می داد چون مادرش در قید حیات نبودند.

موقع خدمت ایشان به خدمت مقدس سربازی به همراه خواهر و برادرانش برای بدرقه‌اش رفتیم و راهی‌اش کردیم همیشه برایمان زنگ می‌زد و جویای احوال ما می شد پسرم در پاسگاه گوهر کوه خاش خدمت می کرد.

ایشان در درگیری با اشرار از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت و به مقام رفیع شهادت نائل شد و من وقتی با پاسگاه ایشان تماس گرفتم و گفتم هر اتفاقی که افتاده بگویید و مسئول پاسگاه گفتند که فرزند شما به شهادت رسیده و من گفتم از اینکه من را از سرگردانی در آوردید ممنونم. راضی هستم به رضای خدا.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده