قطرهای در برابر دریا
به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی، شهید «اسماعیل همتی» بیستم شهریور 1346، در شهرستان گرمه به دنیا آمد. پدرش حسنقلی، کشاورزی میکرد و مادرش زرافشان نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. جوشکار بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهاردهم تیرماه 1365، با سمت تک تیرانداز توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، دست، شکم و پا شهید شد. مزار وی در زادگاهش قرار دارد.
بخشی از وصیتنامه شهید «اسماعیل همتی» را با هم میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحيم
ابتدا سپاس و ستايش خداى را كه مرا موفق گرداند تا در جبهههاى حق پاى نهاده و با جان و مال در راه او جهاد كرده و دين خود را ادا كنم و با درود بر هاديان جامعه بشريت و آخرين شان پيامبر اكرم (ص) و درود و سلام بر امام امت و سلحشوران جبهههاى حق عليه باطل كه از سينههاى خود به عنوان سپر استفاده كرده و با روحيهاى پاك و حيران كننده بال زنان مىروند تا سينه بعثيان را دريده و آخرين ضربههاى خود را بر پيكر كثيف آنان وارد كنند و با نثار بهترين درودها و رحمت هاى الهى بر روان پاك شهدا كه جان خويش، تنها سرمايه خود از جهان مادى را به طبق اخلاص گذارده و با نثار خون خويش نهال اسلام را آبيارى مىكنند.
پرچم دار انقلاب
من كوچكتر از آنم كه براى مردم بيدار و هميشه در صحنه پيامى بدهم ولى برادران گرامى چند سخنى براى شما بازگو مىكنم اولا آن كه امام، اين پير جماران، پرچمدار انقلاب خونين ايران را تنها نگذاريد و مطيع فرامين پيامبر گونه او باشيد ثانيا همانطور كه تاكنون جبهه و مسائل مربوط به جبهه و جنگ را در سر لوحه امورات زندگى خويش قرار دادهايد اين اعمال نيك خويش را چه با حضور مستقيم در جبهههاى حق عليه باطل و چه با كمكهاى نقدى و جنسى خويش به اسلام و مسلمين كه فريضهاى مىباشد بر دوش تك تك مسلمين ادا كنيد و ثالثا اينكه با حضور هميشگى خود سنگرهاى پشت جبهه را خالى نگذاشته و با وحدت خود مشت محكمى بر دهان ايادى استكبار اين ياوه سرايان شرق و غرب وارد آوريد.
قطره ای در برابر دریا
و اما پدر و مادر گرامى، بر مرگ من نگریيد چرا كه وجود من در مقابل سيد الشهداء سردار كربلا همچون قطرهاى است در برابر دريا، براى ابا عبدالله الحسين (ع) بگریید حسين كه بدن نازنينش در زير سم اسبان همچون گل پر پر شدهاى درخشيد ولى كسى نبود كه پيكر مباركش را تشييع كند.
مادر عزيزم، هر چند كه در موقع بودن در كنار تو فرزند خوبى براى شما نبودم و آن حق واقعى كه بر گردن يك فرزند مىباشد ادا نكردم، از شما مىخواهم با توجه به آن مهر و محبتى كه هر مادرى نسبت به فرزند خود دارد شير گرمت را بر من حلال گردانيد و از گناهان من درگذريد.
پدر عزيزم، از شما هم مىخواهم كه مانند پدران ديگر شهدا صبر و استقامت پيشه كنيد و برادر كوچكم را چنان تربيت كنيد كه سلاح بر زمين افتاده مرا به دست بگيرد و با روحيهاى گشاده به طرف جبههها بشتابد و در برابر دشمنان اسلام از اسلام و مرز و بوم خويش دفاع نمايد.
برادران عزيزم، شما هم مبادا در نبودن من در خانه احساس ناراحتى و تنهایى كنيد بلكه شما هم صبر و استقامت پيشه كنيد چرا كه ناراحتى شما مايه رنجش روح من و ساير شهدا مىباشد.
توصیه به حجاب
و اما خواهران عزيز و گراميم، شما هم مانند زينب (س) ايستادگى كنيد و با صبورى خويش به ديگر خواهران و مادران جامعه اسلامى روحيه دهيد تا آنان هم مانع از حضور فرزندان و برادران خود در جبههها نشوند و با حجاب خود كه سلاحى مىباشد حضرت فاطمه (س) و اسلام را يارى دهيد.
والسلام
به اميد پيروزى جنودالله بر جنود شيطان