شهید عملیات مرصاد«اسداله پناه»
دوشنبه, ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۴۲
پدر شهید«اسداله پناه» بیان میکند: وقتی انقلاب شد و جنگ شروع شد او هم طاقتش نیامد می گفت من هم باید بروم. سه ماه با بسیج داوطلبانه به جبهه رفت. می گفتم پسرجان بیا برایت زن بگیرم می گفت: نه جبهه زن من است.

به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی، شهید«اسداله پناه» هجدهم تیر1347، در روستای قره مصلی از توابع شهرستان مانه و سملقان دیده به جهان گشود. پدرش حسین خان و مادرش گلثوم نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت.کشاورز بود. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. پنجم مرداد ماه 1367، با سمت تک تیرانداز در اسلام آباد غرب توسط نیروهای غرب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شکم، شهید شد. پیکر وی را در زادگاهش به خاک سپردند.

جبهه، زن من است

به مناسبت نزدیک شدن به سالروز عملیات مرصاد بخشی از خاطرات و زندگینامه شهید عملیات مرصاد«اسداله پناه» را با هم می­خوانیم:

 پدر شهید «اسداله پناه» بیان میکند: اسم پدرم را رویش گذاشتم بچه حرف گوش کنی بود تا چهار کلاس در همینجا در نهضت درس خواند بعد هم که رفت روی کوره آجر پزی، هر چه در می آورد به من می داد، دو سه بار به زیارت امام رضا (ع) رفته بود.

وقتی انقلاب شد و جنگ شروع شد، او هم طاقتش نیامد می گفت؛ من هم باید بروم. سه ماه از طریق بسیج داوطلبانه به جبهه رفت.

خاطره

می گفتم پسرجان بیا برایت زن بگیرم می گفت: نه جبهه زن من است. سه بار آمد مرخصی، هر بار در منطقه بود برای ما نامه می فرستاد و وقتی می آمد از جبهه برایمان تعریف می کرد و می گفت جبهه خوب است، باید انسان جان خود را برای اسلام فدا کند. یکبار خیلی دیر از جبهه آمد نیمه شب بود دیدم آمده و سرش را روی زانوهایم گذاشته و خوابیده انگار دوری از خانه خیلی برایش سخت بوده و تازه قدر خانواده را می دانست.

خواستگاری

آخرین باری که می خواست جبهه برود نامه ای گذاشته بود و از من خواسته بود برایش بروم خواستگاری و خودش هم به جبهه رفته بود، بعد از رفتنش دیدم نامه ای نوشته و برایش رفتم خواستگاری و جواب مثبت گرفتم ولی پسرم آن دفعه برنگشت و شهید شد.

خواب از شهید

شبی در خواب دیدم به من می گوید: پدر دیدی آنقدر تلاش کردیم پدر عراقی ها را درآوردیم. صبح که شد بلندگو صدا زد که اسداله پناه به شهادت رسیده است. این خبر را که شنیدم مثل اینکه آب جوش روی من ریخته اند. به بجنورد رفتیم تا جنازه اش را شناسایی کنیم دیدم آرام خوابیده. پیکرش را در بجنورد تشییع کردیم و در آشخانه به خاک سپردند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده