چنگ زدن به ریسمان الهی
به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی، شهید «علی آیینه بیگی» پنجم فروردین 1346، در شهرستان راز و جرگلان به دنیا آمد. پدرش مختار و مادرش نهنه بیبی نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کشاورز بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و دوم فروردین 1367، در پنجوین عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص، در زادگاهش به خاک سپرده شد.
بخشی از وصیتنامه شهید علی آئینه بیگی را با هم میخوانیم:
«هرجا مشركان را يافتيد به قتل رسانيد و از شهرهايشان برانيد چنانكه آنان شما را از وطن خود آواره كردند.»
پروردگارا از عنايتى كه به اين بنده حقير نمودى تا به سوى تو بشتابم و ميهمان خوان گستردهات باشم تو را سپاسگزارم.
شهادت به يكتايى خداوند متعال و شهادت به پيامبرى محمد (ص) و امامت على (ع) و امامان ديگر و استمرار حركت انبياء به وسيله ولايت فقيه وصيت نامه را مىنويسم.
دنیا سرای فانی
خدا را شكر كه مرا در لشكر اسلام قرار داد و شكر گزارم كه مىتوانم با اهداى خون خود رضاى خدايم را كسب نموده بلكه نزد خداوند بخشيده شوم و اميدوارم كه خداوند اين اعمال ما را قبول بفرمايد و خدا را شكر مىنمايم كه در روى زمين و در بين اين همه ملتها از ملتى هستم كه رسالت حكومت اسلامى و امام زمان (عج) به آن سپرده شده و اسلام را با تمام وجودم قبول دارم كه تنها سعادت دنيا و آخرت از اوست و به درستى كه دنيا سراى فانى است و محل انجام عمل شايسته و پاك شدن است تا توشهاى و بهايى براى آخرت و سراى باقى داشته باشيم در اين زمان كه زمان خريد جانها و عطاى بهشت است خداوند بزرگ امروز بدنها و جانهايى كه متعلق به خودش است از انسانها مىخرد آنهم به بهاى خريدن كالايى ناپايدار و ناقابل و بى ارزش و فانى در برابر عطاى پايدار و باقى و ماندنى چقدر با ارزش است خوشا به حال كسانى كه طرف اين معامله با خدا باشند اى كاش كه من هم قابل اين معامله مى بودم و خداوند با من هم معامله مىنمود.
معامله با خدا
ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة
خداوند معامله را با مؤمنين انجام مى دهد، بكوشيم تا مؤمن باشيم تا خداوند با ما هم معامله نمايد (همانا خداوند مىخرد جان و مال مؤمنين را و در برابر آن عطا مى كند بهشت را)
مگر امام على (ع) در بستر از دنيا رفت و يا امام حسين (ع) و يا ديگر ائمه معصومين پس ما چرا بايد در بستر بميريم آن هم در زمانى كه هنوز آواى حسين (ع) به گوش مى رسد و بشتابيد تا از كاروان امام جا نمانيد پدر و مادر اگر برنگشتم ناراحت نباشيد و خوشحال باشيد و افتخار كنيد كه فرزندتان در جبهه است و حلال كنيد مرا.
علم و دانش
برادر و خواهرم درس خودتان را بخوانيد و سنگر مدارس را با علم و دانش به جبهه ديگرى بر عليه دشمن اسلام در آوريد و خواهرم حجابت را حفظ كن كه از خون من كوبنده تر است.
بهترین حامی
و اما مادرم نگران مباش كه خداوند از اين پس حامى توست و اگر مى خواهى در قيامت در پيشگاه خدا سربلند باشی پس راضى به رضاى خداوند باش بالاخره اين دنيا مىگذرد از خويشان طلب حلاليت مىطلبم و اما مادرم لباسهايم را پس از شستن و مرتب كردن بين فقرا تقسيم كنيد.
وحدت
پدر و مادرم هر جا كه خواستند بخاك بسپاريد و اما رضايت مرا از خانواده مرحوم حاجى آقا جلب نماييد و استدعا دارم ملت عزيز به ريسمان الهى چنگ زنيد و وحدت خود را حفظ كنيد و مبادا متفرق شويد كه آن روز عيد دشمنان است ديگر سفارشى ندارم و از همه طلب مغفرت مىنمايم مادرم مبادا در نبودن من اشك بريزى هميشه حضرت ام البنين را ياد كن.
انتهای پیام/