دلم میخواهد همانند علی اکبر (ع) به شهادت برسم
به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی، شهید نریمان حمیدی زاده، سی ام شهریور 1347در شهرستان بجنورد به دنیا آمد. پدرش عیسی، کشاورز بود و مادرش سبزه گل نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم شهریور 1365، با سمت بی سیم چی در حاج عمران عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص، در گلزار شهدای انصارالحسین به خاک سپرده شد.همچنین برادر ایشان شهید مدافع حرم فیروز حمیدی زاده نیز به شهادت رسیدند.
بسم الله الرحمن الرحيم
«الم يان للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكرالله»
آيا نوبت آن نرسيده كه گرويدگان ظاهرى از باطن بگروند و دلهايشان به ياد خدا خاشع گردد.
به نام آنكه پاسدارى مى كند از خون شهيدان و به نام آنكه راه و رسم زندگى كردن را به ما آموخت. سلام بر پيام آوران الهى از حضرت آدم (ع) تا حضرت خاتم (ص) و با سلام بر برپا كننده پرچم عدل بر كل كره خاكى مهدى موعود و با سلام به محضر يادگار حسين، پير جماران، اسوه مقاومت، امام خمينى و با سلام به خانواده معظم شهداى گرانقدر ميهن اسلامي مان كه با دادن پاره هاى جگرشان موجبات بارور شدن نهال انقلاب را فراهم نمودند
مردن امرى است الهى كه از خداوند به انسان تلقين مى گردد و اين واژه يعنى مرگ براى بعضى ها بسى كشنده و دردآور است ولى شهادت با مرگ زمين تا آسمان فرق مى كند. آرى شهادت كلمه اى بسيار زيبا در نظر خواهان آن است، شهادت كلامى است كه هر كسى مى تواند به سهولت آن را به زبان آرد. ولى هيچ كس نيست آن را دريابد مگر برگزيدگان خدا آرى من نيز از درك اين كلمه عاجزم و نمى دانم چه هنگامى مى توانم آن را درك كنم به هر حال اميدى به كرم و رحم خداوندى دارم، زيرا خداوند بنده گناه كارش را مورد بخشش قرار مى دهد من نيز همانند هزاران عاشق ديگر به ديار عاشقان به دانشگاه تزكيه و به محل اجتماع عاشقان به معبود آمده ام تا خداوند عنايتى فرمايد و با ديگر شهيدان اسلام محشور گرداند آرى من بدين مكان آمده ام تا از اين دنياى پر ننگ جدا گردم و به معشوق بپيوندم به مكانى پا نهاده ام كه براى آزادي اش قدم به قدمش به خون گلهاى اين ديار آغشته گشته .
پدر و مادر عزيز و گرامى: به شما كه بر من حق بسيار داريد سلام صميمانه مى فرستم و اميدوارم از خطا و لغزشهاى من در گذريد و همانطور مثل خانواده ديگر شهدا بر فقدان فرزندانشان صبر كنيد اميدوارم كه خداوند اين صبر را به شما عنايت فرمايد شما نيز شكيبائى پيشه كرده و استقامت داشته باشيد. من آماده و مهياى شهادتم زيرا مى دانم امكان اينكه تيرى از طرف بعثى ها سينه ام را بشكافد وجود دارد از طرف ديگر به لطف خدا نيز ايمان دارم، من آماده ام تا به لقاء معبود برسم و دوست دارم با سرور آزادگان محشور گردم، دلم مى خواهد همانند على اكبر به شهادت برسم و اگر خدا خواست با آنها همنشين گردم چه لذتى از اين بهتر كه در لحظات جان دادن سر بر دامن سالار شهيدان گذارم.
شما را به صبر، پايدارى، استقامت و شكيبایى دعوت میکنم و پيروى از خط امام و رهرو خانواده معظم شهداء باشيد، در نبود من كه بودنم در كنار دلدار است شيون و زارى نكنيد بلكه فقط براى سالار شهيدان، على اصغر تشنه لب گريه كنيد زيرا آنها سزاوار اشك ريختن هستند.
خواهرم، از دورى و نبودن من در جمع و كانون خانواده ناراحت و محزون نباشيد، همچون زينب حسين باشید و فقط از فاطمه (ع) درس زندگى كردن را بياموز فرائض دينى و اسلامى را انجام بده و از منكرات جدا دورى نما، محيط هنوز نيز آلودگى دارد، پس سعى كن با پناه بردن در حجاب خودت را از آلودگى هاى جامعه دور نگاه دارى، بدون مشورت پدر و مادر دست به هيچ كارى نزن و از تو خواهش مى كنم بجز حدى كه شرع اسلام معين نموده پايت را فراتر نگذار به كمك مادر برادران كوچكم را چنان بار بياوريد كه لايق يك جامعه اسلامى مى باشد از شما و از پدر و مادر عزيزم تقاضاى حلاليت و دعاى خير مى نمايم، براى من از دوستان، آشنايان، قوم و خويشان طلب حلاليت نمایيد و بگویيد اگر از من نارحتى ديده اند به بزرگوارى خودشان گذشت نمايند.
والسلام
من الله التوفيق
نريمان حميدى زاده