مسئولیت شناسایی منافقین را از شهید "کاوه" گرفت
اینجانب حیدر اسماعیلپور
پدر شهید متولد 1315 که ساکن شهرستان شیروان هستم.
عقیقه و قربانی بعد از اسارت
یک روز ناگهان مرتضی
از منطقه به مرخصی آمد و از او جویایی این آمدن ناگهانی شدیم بعد متوجه شدم که در
عملیات خیبر اسیر شده بود و توانسته بود خودش را از دست عراقیها نجات دهد ما هم به
همین مناسبت گوسفندی را عقیقه کرده و قربانی کردیم.
رابطه شهید با اطرافیان و خواهر و برادران خود
شهید یک خواهر داشت که باهم دوقلو بودند. این دو خیلی به هم وابسته بودند و هر جا آقا مرتضی میرفت، خواهرش را نیز با خود میبرد. شهید همیشه با اطرافیان خود رابطه صمیمی داشت همیشه سعی میکرد به دوروبریهای خود کمک کند و هیچوقت به کسی بیاحترامی نمیکرد.
فعالیتهای آقا مرتضی در جریانات انقلاب
همیشه همراه من در تظاهرات شرکت میکرد و اعلامیهها و عکسهای امام را پخش میکرد.
آخرین مسئولیت شهید در جبهه
آخرین مرتبه که با شهید کاوه رفتند از طرف فرمانده کاوه مسئول شناسایی منافقین داخل نیروهای خودی در منطقه حاج عمران بود.
تشییع پیکر شهید
پیکر شهید بعد از هشت ماه پیدا شد که در این مدت 8 ماه در حاج عمران داخل فرماندهها مانده بود. در این مدت 8 ماه که خبر قطعی نبود یکی درب خانه را میزد فکر میکردم که مرتضی اینجاست و در این مدت چشمانتظاری میکشیدیم. درنهایت روز 5 شنبه 14/3/1365 تشیع جنازه کردیم . یکی از همسایهی ما خوابدیده بود که مرتضی جلوی درب ایستاده و از ایشان پرسیده: شما کجا هستید که پدر و مادر شما چشمانتظار شما هستند او گفته بود: من و دوستم الآن با یک لباس سفید آمدهایم که فقط یک خبر بگیریم و بعد میرویم.
منبع: اداره اسناد و انتشارات استان خراسان شمالی
تنظیم: مریم سلاخی