به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی؛
26 مرداد یادآور بازگشت غرور آفرین آزادگان سرافراز ایران اسلامی از اسارت حزب بعث عراق
و ورود نخستین گروه از آنان به آغوش پرمهر میهن است.
بیشک یکی از حماسیترین و زیباترین
جلوه های ماندگار پیروزی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی، مقاومت ستودنی رزمندگان
اسلام در اردوگاه ها و به عبارتی شکنجه گاه های دشمن، و در پی آن بازگشت افتخار آمیز
آنان به میهن عزیز اسلامی است.
به همین مناسبت و به منظور تجلیل
از این اسطوره های مقاومت به سراغ «حیدر علی در خورد» جانباز آزاده شهرستان شیروان رفته
و پای صحبتها و خاطرات وی نشستهایم که درادامه از نظرتان میگذرد.
نوید شاهد خراسان شمالی: ابتدا خودتان را معرفی کنید.
درخورد: بنده حیدر درخورد فرزند
عباسقلی متولد پنجم آذر ماه سال 1314 در روستای بلغان علیا شهرستان شیروان به دنیا
آمدهام .
نوید شاهد: در خصوص دوران تحصیل خود بیان کنید؟
در خورد: در دوران کودکی مکتبخانه
رفتم و سواد خواندن و نوشتن من مربوط به آن دوران است. در دوران اسارت دوستان
اسرا به من سواد یاد دادند ولی پس از بازگشت از اسارت در سپاه مشغول به کار
شدم، همانجا درس خواندم و مدرک ابتدایی
نهضت را گرفتم .
نوید شاهد: چطور شد تصمیم
گرفتید به جبهه بروید؟
در خورد: با توجه به
اینکه بنده قبلاً سربازی رفته بودم و بعد ازدواج کردم، زمان جنگ وقتی دیدم کشور درخطر
است تصمیم گرفتم به جبهه بروم و باوجوداینکه بچههای کوچک هم داشتم تصمیم من قطعی
بود و خیلی دوست داشتم بروم. من همیشه
آرزوی شهادت داشتم و خیلی دوست داشتم با شهادت برم قبل از اینکه تصمیم بگیرم به
جبهه بروم شبی خواب دیدم شهید شدهام و این خواب من را در تصمیمی که گرفته بودم
مطمعا کرد و بعد خانوادهام را به خدا سپردم و به جبهه رفتم .
نوید شاهد: شما دقیقاً در چه سالی به جبهه اعزام
شدید؟
در خورد: در چهارم بهمن 1362
به جبهه اعزام شدم که در حمله خیبر بود اسیر شدم.
نوید شاهد خراسان شمالی: در زمان جنگ در کدام عملیات
شرکت داشتید؟
درخورد: در عملیات خیبر.
نوید شاهد خراسان شمالی: اگر خاطرهای از زمان
جنگ و قبل از اسارت دارید بیان کنید.
در خورد: قبل از اعزام به جبهه وقتی برای آموزش
رفته بودم، خواب دیدم در مکه هستم و قرار است نزد امام خمینی (ره) بروم و قربانی
ذبح کنم، در همین حین از خواب بیدار شدم و به دنبال تعبیر خواب خود گشتم که
فهمیدم اگر جبهه بروم یا اسیر میشوم و یا
شهید میشوم. در کل زمان جنگ برای همه یک خاطره است؛ خاطرههای تلخ و شیرین.
نوید شاهد خراسان شمالی: دقیقاً در چه سالی و در چه
شرایطی اسیر شدید؟
در خورد: در همان سال 62
اواخر اسفندماه بود که اسیر شدم.
وقتی به سمت عراقیها حملهور
شدیم و به پشت خاکریز آنها رسیدیم هوا هنوز گرگومیش بود و خوب تاریک نشده
بود، در همان حین متوجه حضور عراقیها شدیم و آنها فرماندهی ما را که خداوند بیامرزدش
شخصی به نام منفرد بود را هدف گلوله قرار دادند و ایشان را به شهادت رساندند. در
همان حین عزیزان دیگر دستور عقبنشینی دادند که متأسفانه عراقیها ما را قیچی
کردند و از دو طرف موردحمله عراقیها قرار گرفتیم که تعداد زیادی را اسیر کردند که
بنده هم جزو آنها بودم.
نوید شاهد خراسان شمالی: لطف از سختیهای اسارت برایمان بگویید.
در خورد: سختیهای اسارت
خیلی زیاد بود و قابل بیان و توصیف نیست. به یاد دارم اولین بازجویی پس از
اسیری در العماره از اسرا صورت گرفت که خیلی سخت بود و اکثر اسرا ترسیده بودند. بدترین حالت شکنجه برای دوستان پاسدار بود که اگر
متوجه میشدند آنها پاسدار هستند خیلی شکنجه میدادند. در یک قضیه یکی از
فرماندهان ما که پاسدار بود را خیلی شکنجه کردند و میخواستند اعتراف بگیرند، چون
فرمانده ما بود از من هم بازجویی کردند و سعی داشتند اعتراف بگیرند و من تائید کنم
که ایشان پاسدار هستند اما من به کمک خداوند شکنجهها را تحمل کردم . میزان غذایی
که به ما میدادند خیل کم بود و جوانهای
اسیر خیلی اذیت میشدند. از طرفی شکنجههای زیادی در سالهای اول اسارت برای ما بود. جای کم، نداشتن بهداشت مناسب،
فضای کم و .... همهی اسرا را اذیت میکرد.
نوید شاهد خراسان شمالی: آیا در زمان اسارت شهید هم داشتید؟
در خورد: بله _ در هنگام انتقال به اردوگاه شهید داشتیم، در داخل اردوگاه هم
عزیزانی که خیلی زخمی شده بودند به درجه شهادت
رسیدند و متأسفانه بعضی از عزیزان در اثر شکنجه شهید شدند.
نوید شاهد خراسان شمالی: چه مدت اسیر بودید؟
در خورد : هفتادوهشت ماه که میشود شش سال و نیم.
نوید شاهد خراسان شمالی: سختترین لحظه اسارت شما کدام
لحظه بود؟
در خورد: هرچند دوری از خانواده و فرزندان برای همه سخت بود ولی بنده هیچوقت توکل
به خدا را فراموش نکردم، حتی زمانی که فوت مادرم را به بنده اطلاع دادند نیز صبر
پیشه کردم. فوت امام (ره) نهتنها برای من بلکه برای همه عزیزان سخت بود .
نوید شاهد خراسان شمالی: از اسرای همبند خود چگونه
درس استقامت میگرفتید تا سختیهای این دوران برایتان قابلتحمل شود؟
در خورد: تمام تلاش من در
دوران اسارت این بود که اسرا و دوستان جوان را به آرامش دعوت کنم و بهجرئت میتوانم
بگویم همیشه به دوستان درس استقامت میدادم و آنها هم همیشه من را بهعنوان الگوی
خود میدانستند.
نوید شاهد خراسان شمالی: خبر پذیرفتن قطعنامه را که
شنیدید چه احساسی داشتید؟
در خورد: خبر پذیرفتن قطعنامه هم مثل دیگر خبرها بعضی از
اسرا را خوشحال کرد و بعضیها را ناراحت و من مثل همیشه آرزو کردم این کار به نفع
مردم ایران باشد.
نوید شاهد خراسان شمالی: از خاطرات زمان اسارت
بگویید؟
در خورد: یکی از اتفاقات
زیبا و خوب دوران اسارت این بود که قرار شد ما را به کربلا و نجف ببرند. وقتی ما را از موصل به
سمت بغداد بردند داخل قطار همه اسرا تصمیم گرفتند کفشهای خود را به گردنهایشان
بیاندازند و سینهخیز به سمت حرم حضرت عباس (ع) برویم. حرکت کفش در گردن و سینهخیز
رفتن برای ما وجه تبلیغاتی خوبی داشت اما برای عراقیها تبلیغات بدی بود برای همین
وقتی ما را به کربلا بردند دانه به دانه از ماشین پیاده میکردند و وارد حرم میشدیم، پسازآن ما را به حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) بردند و نهار مفصلی را به ما
دادند. بچهها از قبل تصمیم گرفته بودند بعد از خروج عکس امام را پخش کنند و شعار
دهند که بعد از خروج از حرم حضرت عباس این نقشه عملی شد و بچهها یکدفعه عکس امام
را بیرون آوردند و با صدای بلند شعار میدادند "ابوالفضل علمدار خمینی را نگهدار"
بعدازآن نیروهای عراقی تمام اسرایی که شعار داده بودند را شناسایی کردند و روز
لباس آنها علامت زدند که هنگام بازگشت به اردوگاه شکنجه شوند اما اسرا دست از شعار
برنداشتند و به تبلیغ اسم امام خمینی (ره) پرداختند. این خاطره هیچوقت از یاد من
نخواهد رفت که هم شهد شیرین زیارت را چشیدیم و هم ظهر شکنجه عراقیها را .
نوید شاهد خراسان شمالی: کسانی که امروز در کشور
مسئول هستند، در مقابل شهدا و آزادگان چه مسئولیتی دارند؟
در خورد: به حرمت خون
شهدا و شکنجههای اسرا نباید هدف جنگ از بین برود و مسئولین سعی کنند تا هدف اسلام
گم نشود و با توجه به اینکه شهدا برای حفظ کشور عزیزمان ایران جنگیدند بحث حجاب باید حفظ شود و خون شهدا
پایمال نشود.
نوید شاهد خراسان شمالی: چگونه میتوان روحیه ایثار
را به بچههای این نسل انتقال داد؟
در خورد: وظیفه من و دیگر
عزیزان، انتقال اهداف انقلاب به نسل جدید است و باید با عمل و رفتار به نسل جدید
آموزش دهیم.
تهیه و تنظیم مصاحبه / مریم سلاخی