چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۲۵
شهید محمود مرادی مناجات های زیبایی دارد که برآمده از روح لطیف او است. نقاشی ها و آثار وی گواهی بر این مدعاست. در ادامه چند مناجات از این شهید بزرگوار توسط نوید شاهد تقدیم می شود .

به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی ؛ شهید محمود مرادی پنجم خرداد 1343 در روستا حسن آباد از توابع شهرستان بجنورد دیده به جهان گشود . پدرش قدیرالله و مادرش ام البنین نام داشت ، شهید تا پایان دوره راهنمایی درس خواند . وی ازدواج کرد و به عنوان پاسدار در جبهه های حق علیه باطل حضور یافت و در نهایت بیست و چهارم فروردین 1365 ، با سمت فرمانده دسته در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سرو سینه به مقام شهادت نایل گردید.


قسمتی از مناجات های شهید

در ادامه بخشی از مناجات شهید را می خوانید که در سی و سومین سالروز شهادت این شهید سی و سومین سالروز شهادت این شهید بزرگوار منتشر می شود.

 

خدايا ! مى‌دانى كه چه مى‌كشيم، پندارى كه چون شمع ذوب مى‌شويم كه درست است از مردن نمى‌هراسيم ولى نمى‌دانم بايد از يك سو بمانيم تا شهيد آينده بشويم و از يك سوى ديگر بايد شهيد شويم تا آينده بماند.

خدايا ! چه مى‌شد امروز شهيد مى‌شدم و فردا زنده مى‌شدم تا دوباره شهيد شوم.

خدايا ! اى معبود عاشقان و اى معشوق عارفان ! دشمن همواره سعى مى‌كند كه به دو جاى من گلوله شليك كند يكى به مغزم كه به اسلام مى‌انديشد و ديگرى به قلبم كه براى اسلام مى‌تپد و منبع عشق نسبت به معشوق است، اما آيا با گلوله مى‌توان اين دو منبع را از بين برد، بر فرض اينكه گلوله تانك يا كاتيوشا بر قلبم و مغزم نشانه رود و مرا فنا سازد، اما اين كوته فكران نمى‌دانند آن « فنا » هنوز مقدمه بقاى من است تا كسى در عشق لقاء نباشد نمى‌توانند به مطلوب و آرمان خود نائل گردد.

خدايا ! اگر دشمن بتواند چشمهايم، دستهايم، پاهايم و قلبم و سرم را و بطور كلى پيكرم را از من بگيرد تنها يك چيزم را نمى‌تواند از من بگيرد و آن ايمان، ايمان به هدفم، ايمان به مسلكم، ايمان به رهبرم و در كمال، ايمان به سير الى الله.

خدايا ! وجود و عدم من از توست، نمى‌دانم چگونه و با چه دل و با كدامين جرأت در مقابل تو اظهار وجود مى‌كنم، در حاليكه از من كوچكترها و حتى از من بزرگترها پير مردان بدون هيچ ريا و عجب در آتش عشق تو ذوب شدند و سرتاسر گيتى را در پرتو نورشان روشنائى بخشيده‌اند.

اما ما هنوز اندر خم يك كوچه هم نرسيده‌ايم تا چه رسد به هفت شهر عشق ولى چه بايد كرد آنها همچون هاله‌اى به دور معشوق مى‌چرخند، پس لااقل ما هم بايد مثل آنها در آتش عشق معشوق بسوزيم تا ما هم تا حدودى با اين سوزش اسلام را احياء كنيم.

منبع : پرونده فرهنگی شهید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده