فرازی از وصیت نامه پر محتوا شهید سیدجواد وزین

شهید سید جواد وزین چهارم تیر ماه 1344 ، در شهرستان بجنورد یده به جهان گشود ، پدرش قدرت الله بود ، وی به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت که در نهایت در پنجم اسفند 1362، با سمت تخریب چی در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید .پیکرپاک وی مدتها بر جای ماند و بیست و دوم دی ماه 1374 پس از تفحص ، در گلزار شهدا انصارالحسین زادگاهش به خاک سپرده است .

بخشی از وصیت نامه شهید

 دوست دارم در سر مزارم شيرينى بياوريد و عط‌ر و گلاب پخش كنيد. مادر جان مى خواهد چنان استوار باشى كه كوهها به لرزه درآيند. چنان با خلوص نيت صحبت كنى كه روحم شاد گردد و خداوند از تو و غيره راضى و خشنود شود همانطور كه هست. پس مادرم، خواهرم، پدرم و برادرم صحبت برادر كوچكتان و پسرتان اين است كه ياد خدا دلها را آرامش مى دهد ياد خدا را از دلهايتان بيرون مياوريد.

پدرم و برادرم به عنوان يك بنده گنهكار شما را به نماز توصيه مى كنم كه نماز را بر پا داريد چون پشتوانه محكمى است براى آينده شما كه شما و بقيه و كلا همه را از فحشا و منكرات دور مى داردو به معبود واقعى مى رساند و دگرگون مى كند و درگه حق تعالى خشنودى و قربت پديد مى آورد.

پيامى براى مردم ندارم چون خودشان در صحنه اند و نيازى به پيام من ندارند اينان پاسخگوى خون شهدا هستند و ادامه دهنده ايشان كه گامهاى استوارشان را با ايثارگرى در جاى پاى شهدا قرار مى دهند. فقط پيام بنده حقير به آن عده كه هم اسلام را مى خواهند و هم دنيا را دوست دارند و دل نمى كنند و اين دنيايى بودن مانع حركتشان در راه حق مى شود. تذكر اين است اسلامى را كه شما دوست داريد در هنگام جنگ مخالف دلتنگى هاى دنيوى است پس بپاخيزيد و راه را برويد. راه همان راه است و زمين همان زمين است خون همان خون است، هدف همان هدف است مكتب همان مكتب است حسين همان حسين است  پس دلبستگى ها را كنار بگذاريد پيش رويد چون در آن دنيا، مال بدرد انسان  نمى خورد اعمال  بدرد مى خورد پس از همين حالا هنوز هم دير نشده است بپاخيزيد و بسيج شويد يا به ناكثين و غيره باج سخن ندهيد اميدوارم  كه خداوند همه ما را در راه حق  و گشايش تعاليم شايسته هدايت كند تا بيشتر و استوارتر گام برداريم به درگاهش نزديكى پيدا كنيم و با افتخار بر مرگ زيبا بوسه ابديت بزنيم.

من الله التوفيق