خوابی که تعبیر شد .(روایتی از برادر شهید احمد اسمعیل قربانی )
نوید شاهد خراسان شمالی ؛
شهید درهنرستان بجنورد ادامه تحصیل داد و در سال 1358 فارق التحصیل شدن در همان اوایل جبهه در جهاد سازندگی شرکت می کرد و به خدمت سر بازی رفت و در بچه گی مداح و قاری قرآن بودند در دوران انقلاب جزءفعالترین کسانی بود که در راهپیمایی شرکت می کرد و حتی در اوایل انقلاب حمله که چماق داران به مسجد انقلاب داشتن توسط چماق داران مورد ضرب و شتم قرار گرفتن و چند روزی در منزل بستری بود در پنجم مرداد 1359در دوران سربازی جزءلشگر 77خراسان به جبهه ها اعزام شد مسئولیت ایشان تخریبچی مهندسی رزمی بودن وی از اوایل مهر ماه 1359تا یکم اسفند 1360 نزدیک به 17ماه در جبهه حضور داشت از عملیات هایی که شهید در آن شرکت داشت عبارت اند از خرمشهر و آبادان در عملیات نصر آبادان واز طرف لشگر 27خراسان تقدیر نامه دارن یک روز قبل از شهادت خواب می بیند که امام زمان (ع)به ایشان می گوید شما مجروح میشوی و مابین 2تا نیرو قرارمیگیری اگربرگشتم که سالم میمانی واگر نه در همونجا به شهادت میرسی
بعد از
شهادت احمد یکی از همرزمانش تعریف می کرد و می گفت : مابین نیروی اسلام و نیروی بعثی قرار گرفته بود 50 روز جنازه اش
در آنجا بر جای مانده بود تا اینکه پیدایش کرده بودند. در طی زماننی که جبهه بود 4یا 5 بار بیشتر مرخصی نیامد و هر بار که میآمد سعی می کرد که زودتر از موعد برگردد
جبهه چون در آن موقع نیروهای کمی در جبهه وجود داشت بخاطر همین زود برمی گشت .
روحیات مذهبی و عرفانی شهید
چون در خانواده مذهبی زندگی می کردند در مسجد انقلاب اذان گو بود ودر هیئت های سطح شهر فعالیت داشتن مداح و قاری قرآن بودن و در تمام هیئت ها مداح بودن ایشان جزءبهترین و زرنگتری بچه های سطح شهر بود حتی پدر بزرگم در روستا می خواست خانه ای بسازه سعی می کرد از شهید کمک بگیرد در سال 58 که جهاد سازندگی کلید خورده بود می رفتن انجا و به مناطق محروم کمک می کرد.
منبع : پرونده
فرهنگی شهید ، اداره اسناد و انتشارات استان