کد خبر : ۴۴۵۹۲۳
۱۶:۴۲

۱۳۹۷/۱۰/۱۱
شهید دی ماه

دلنوشته شهید زارع ؛«سعادت در شهادت است»

شهید قاسم زارع ­ميرك­ آباد يكم فروردين 1351، در روستاي ميرك­ آباد از توابع مهريز به دنيا آمد.ه عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. يازدهم دی 1365، با سمت آرپي‌جي‌زن در شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد.
نویسنده :
مدیر


دلنوشته های شهید زارع برای خانواده اش؛«سعادت در شهادت است»


بسم الله الرحمن الرحیم
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
با درود و سلام بیکران به رهبر کبیر انقلاب این قلب تپنده ملت و با سلام بر شهیدان صحرای کربلا خصوصا شهدای عملیات کربلای 5 و 6 و با سلام و درود به رزمندگان پر توان و قدرتمند اسلام و با سلام بر مادری که فرزندش ناگهان به جبهه می رود و هنگامی که به او می گویند فرزندت به جبهه رفته خوشحال می شود و می گوید ای کاش بیشتر فرزند داشتم و به جبهه می فرستادم واقعاً بهشت به شما چنین مادرانی می رسد و سلام بر خواهری که در سر کلاس بود و زیر دست فاطمه زهرا درس می خواند ناگهان به او می گویند که برادرت به جبهه رفته، باز خوشحال می شود و خوشحالی تمام بدن او را می گیرد و انگار از خوشحالی می خواهد گریه کند و سلام بر پدری که بچه اش در حال رفتن به جبهه است و هنگامی که بچه اش لباس رزم را گرفته و می خواهد بپوشد و برود آنوقت می فهمد که بچه اش دارد به جبهه می رود و به او می گوید تو که خدا به تو لیاقت داد تا بروی ای کاش من هم می توانستم با تو بیایم و بالاخره سلام بر برادری که در جایی دور از خانه درس می خواند ناگاه به او تلفن می زنند که برادرت به جبهه رفته، خوشحال می شود و می گوید ای کاش من هم می توانستم بروم و سلام و درود به مادر و پدر شهیدی که هنگامی که خبر شهادت فرزندش را به او می دهند خوشحال می شود و می گوید این که یکی است اگر ده تای دیگر هم داشتم به جبهه می فرستادم و اگر شهید هم می شدند در راه خدا بود و کسی هم که در راه خدا کشته می شود مرده نیست بلکه زنده است و نزد خدای خود روزی می خورد.
با عرض سلام خدمت پدر و مادر گرامی و ارجمندم:
امیدوارم که حالتان خوب باشد و هیچگونه ناراحتی از رفتن بنده نداشته باشید و اگر از احوالات اینجانب پسر حقیر خود را خواسته باشید به حمد الله سالم و به دعاگویی شما مشغول بوده و می باشم. باری پدر و مادر گرامی و خواهر عزیزم اول از همه خیلی از شما عذر خواهی می کنم که نتوانستم با شما خداحافظی کنم و از همه شما حلالیت می طلبم و بعد سلام تمام اقوام و خویشان برسانید و شماها هیچکدام نباید از رفتن من ناراحت باشید بنده خودم را موظف دیدم که به جبهه بیایم و خدا توفیقی به من عطا کرد و من هم آمدم و شما هیچکدام از اینکه مدرسه را ترک کردم و به جبهه آمدم ناراحت نباشید و من جبهه را واجبتر از درس دانستم و امام فرمودند که هیچ چیز مانع از رفتن شما به جبهه نمی باشد. درود بر کسانی که جانشان را فدا و خودشان را نثار این انقلاب کردند. سلام به رزمندگان پر توان اسلام مخصوصاً رزمندگانی که به فرمان امام لبیک گفتند و در عملیات کربلای 5 شرکت نمودند، بدانید که من جای خوبی دارم و امیدوارم ماها راه کربلا را باز کنیم و به مسافرت کربلا کنار قبر شش گوشه ابا عبدالله بنشینیم و از نزدیک از امام حسین عذرخواهی کنیم که چرا آنموقع نتوانستیم تو را یاری کنیم و الان آمدیم که تو را یاری کرده باشیم. در پایان از دبیرستان نمونه از آقایان مدیران و دبیران و همه  همدرسانم حلالیت بطلبید.

 


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه