منطقِ شهيد منطقِ سوختن و روشنى دادن است/ تا آخرين لحظه براى اين آب و خاك خواهم جنگيد
شهید عبداله دلجویان
تاریخ تولد :1323/11/14تاریخ شهادت : 1362/09/03
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
گمان مبر آنان را كه در راه حق شهيد شدهاند مردهاند خير، آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزى مىخورند.. همان طور كه دين ما، قرآن ما، خداى ما، از شهدا تجليل نموده است در منطق انبياء و در منطق قرآن سند مرگ بخصوص براى انسانهاى مجاهد حل شده است.
قرآن به صراحت و قاطعيت درباره كسانى كه كشته شدهاند، مىگويد كلمه مرگ را
برداريد كه ايشان نمردهاند بلكه ايشان زندهاند
و اين راهى است كه انبياء باز كردند و اين
زندگى و زندگى برتر را برداشتهاند و اين راز را براى انسانها فاش كردند كه شهيد شدن
مرگ نيست بلكه تحولى است از اين زندگى به زندگى ديگر.
شهدا دائما الهام بخش هستند، در قلوب همه مردم زنده هستند و ايشان در نزد خدا
پايدار و زنده هستند اين تحول و انقلاب و شهادت يك انسان است كه او يك مرتبه بالا مىبرد
و به مقام الهى نزديك مىكند از نظر اسلام هر كس به مقام و درجه شهادت نائل آيد البته
زمانى كه واقعا در راه هدفهاى عالى اسلامى و به انگيزه برقرارى ارزشها واقعى بشرى باشد
و به يكى از عاليترين درجات و مراتبى كه يك انسان ممكن است در سير صعودى خود نائل شود
نائل مىگردد اين خاصيت شهادت است. از نظر اسلام هر كس به مقام و درجه شهادت نائل آيد
در اسلام با معيارهاى خاص خودش او را شهيد بشناسد يعنى واقعا در راه هدفهاى عالى اسلامى
و به انگيزه برقرارى ارزشهاى واقعى بشرى كشته بشود به يكى از درجات و مراتبى كه يك
انسان ممكن است در مسير صعودى خود نائل مىگردد.
شهيد آن است كه با فداكارى و از خود گذشتگى خود و با سوختن و خاكستر شدن خود
محيط را براى ديگران مساعد مىكند مثلا شهيد مثل شمع است كه خدمتش از نوع سوخته شدن
و فانى شدن و پرتو افكندن است تا ديگران در اين پرتو كه آسايش بيابند و كار خويش را
انجام دهند. آرى شهدا شمع محفل بشريتند، سوختند
و محفل بشريت را روشنى دادند.
منطق شهيد منطق ديگر است، منطق شهيد منطق سوختن و روشنى دادن، منطق حل شدن و
جذب شدن در جامعه براى احياى جامعه است، خون شهيد به زمين نمىريزد، خون شهيد به هدر
نمىرود و هر قطره خون شهيد تبديل به دريايى از خون مىگردد و در پيكر اجتماع وارد
مى شود اما شهيد به خون خود و در حقيقت به تمام وجود و هستى خود ارزش و ابديت و جاودانگى
مىبخشد، خون شهيد هميشه در رگهاى اجتماعى مىجوشد و مى جهد.
راهشان گرامى باد.
من استوار يكم عبدالله دلجويان اينك كه اين وصيت نامه را مىنويسم در كمال سلامت
مىباشم.
همسر عزيزم، كه در تمام شرايط شريك شادى و غم من بودى و من تو را بهتر از جانم دوست مىدارم، مىدانم آن طورى كه بايد شايد من به زندگى تو برسم نتوانستهام چون من يك سربازم و يك سرباز وطن.
من بايد تا جايى كه قدرت داشته باشم بايد براى اين مملكت،
آب و خاك خدمت نمايم، من زحمات و محبتهاى شما را هيچ گاه فراموش نخواهم كرد. همسر عزيزم، بعد از من مسئوليت تو دو برابر خواهد شد تو بايد
برای
بچههايمان هم مادر و هم پدر باشى و نگذارى پسرها كم بود
پدرى حس كنند، دلم مىخواهد پسرها را طورى بار بياورى كه در جامعه افرادى شايسته باشند.
پدر و مادر
عزیزم مىدانم آن طور كه دلم بخواهد نتوانستم زحمات شما را جبران
كنم و من در روى اين كاغذ زحمات شما را فراموش نخواهم كرد. من تا آخرين لحظه براى انجام وظيفه اين آب و خاك خواهم
جنگيد. در خاتمه همگى شما را به خدا مىسپارم.
منبع
: پرونده فرهنگی شهید