چگونه ساكت بنشينيم و در مقابل خون شهدا بىتفاوت باشيم
نوید شاهد خراسان شمالی ؛ قسمتی از زندگی نامه شهید
شهید یوسف یزدانی دوم فروردین 1342، درروستا ارکان از توابع
شهرستان بجنورد دیده به جهان گشود پدرش اکبر نام داشت ، شهید دانش آموز سوم متوسطه
بود و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در نهایت نوزدهم آبان 1361، با سمت تیر
بار چی در سومار توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شکم شهید شد.پیکر وی را
در گلزار شهدا انصار الحسین زادگاهش به خاک سپردند.
بسم الله الرحمن الرحيم
و ان الجهاد باب من ابواب الجنة فتحه الله لخاصة اوليائه
و به درستى كه جهاد درى از درهاى بهشت است كه آن را خدا باز مىكند براى دوستان مخصوصش امام علی (ع)
با
سلام و درود بر رهبر كبير انقلاب امام خمينى و با سلام و درود بر شهيدان انقلاب
ايران و با سلام و درود بر ملت شهيد پرور و ايثارگر ايران.
اينجانب
يوسف يزدانى - فرزند على اكبر وصیت نامه خود را را چنين شروع مىكنم :
برادران
و خواهران، پدر عزيزم و مادر مهربانم، آگاه باشيد كه بازگشت همه به سوى خداست، ما
از خدائيم و به سوى خدا نيز برمىگرديم پس چه بهتر كه با افتخار برگرديم.
برادران
عزيز، ما وظيفه سنگينى داريم بايد از وطن اسلاميمان و خون هزاران شهيد و
صد هزار معلول پاسدارى كنيم. براى پاسدارى از خون شهدا و همچنين از وطن كه وجب به
وجب آن از خون شهيدان عطرآگين گشته كه حتى جسد آنها نيز پيدا نشده است. براى بيدار
كردن مسلمانان جهان بايد كه كشته شويم، مگر نمىبينيد چه گرگهائى براى نابودى
اسلام و ملت مسلمان در جهان دندان تيز كردهاند، مگر نمىبينيد كه اسرائيل در
لبنان و فلسطين چه كرده است پس چگونه ساكت بنشينيم و در مقابل خون اين شهدا بىتفاوت
باشيم!.
من
به يارى خدا بعد از چند بار ثبت نام براى جبهه اين بار كه موفق شدم از طريق بسيج
مشهد به جبهه بيايم اگر افتخار شهادت نصيبم شد كه مانند على اكبر حسين در جبهه
كربلا شهيد شوم تنها خواهشى كه از شما پدر عزيز و مادر مهربان دارم اين است كه
همچنان در راه تداوم انقلاب مانند حضرت زينب استوار باشيد و همواره امام عزيز را
دعا كنيد. هر چند كوچكتر از آن هستم كه به ملت شهيد پرور ايران پيامى بدهم ولى با
همه اينها به عنوان فرزندى از فرزندان اين ملت غيور ايران مىخواهم كه هميشه در
صحنه باشند و انقلاب را پيروز فرض نكنند و بگوئيد كه ديگر اين انقلاب پيروز است.
به فرموده امام امت گوش دهيد كه مىگويد : « انقلاب كردن آسان است ولى نگهدارى يك
انقلاب سخت مىباشد ». هميشه در صحنه باشيد و امام را دعا كنيد تا ظهور مهدى زنده
بماند و از شهيد دادن نيز باكى نداشته باشيد كه براى ما شكست نيست نه در حيات و نه
در شهادت.
در
پايان چند جمله به پدر و مادر عزيزم كه در اين انقلاب مرا آزاد گذاشتند كه به
انقلاب كمك كنم مىخواهم كه مرا حلال كنند چون نتوانستم حق پدر و مادرى آنها را
ادا كنم و آنها را از خود راضى كنم و همچنين مىخواهم از همه كسانى كه مرا مىشناسند
تقاضا دارم اگر من شهيد شدم طورى گريه كنند كه دشمنان اسلام صداى آنها را نشنود و
شاد شوند كه روح من از اين كار آزرده مىشود.
والسلام
عليكم و رحمة الله و بركاته
منبع : فرهنگ اعلام شهدا ، اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید خراسان شمالی