چهارشنبه, ۰۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۲۷
به مناسبت میلاد با سعادت حضرت زینب (س) و روز پرستار با دو پرستاری که زینب گونه این شغل را درک کرده اند و همسر و خواهر شهید مدافع حرم محمد ابراهیم توفیقیان هستند به گفتگو پرداختیم.

به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی  به نقل از راه ساجده : پنجم جمادی الاول روز ولادت با سعادت بانوی قهرمان کربلا، پرچم دار نهضت پس از شهادت حسین علیه السلام، حضرت زینب کبری(س) است. این روز را روز پرستار می نامند و علت نام گذاری این روز به نام «روز پرستار» این است که حضرت زینب پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین علیه السلام و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را برعهده داشت، و ضمن این که رسالت مهم نگهداری و تبلیغ از نهضت حسینی را به خوبی انجام داد، از پرستاری بیمار کربلا نیز با تحمل آن همه سختی ها و ناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق، دین خود را به مکتب و رهبرش ادا کرد.

به همین بهانه با دو بانویی که شخصیت حضرت زینب (س) را به خوبی درک کرده اند به گفتگو پرداختیم که در ادامه تقدیم تان می شود:

به حرفه پرستاری که منتسب به حضرت زینب است افتخار می کنم

                                

مهسا قربانی، متولد 67، مشغول به شغل پرستاری، در سال 91 با سروان محمد ابراهیم توفیقیان متولد 62 از تبار اسفراین ازدواج کرد و ثمره ازدواجشان پسری به نام محمد پوریا بود، در 13 بهمن سال 94 در دفاع از حرمین و عملیات آزادسازی منطقه نبل و الزهر به شهادت رسید.

همسر شهید می گوید: از تیرماه سال ۹۰ بصورت پیمانی در بیمارستان‌امام علی (ع)بجنورد مشغول بکار شدم، قبل از آن بصورت نیروی طرحی بمدت تقریبا یکسال در بیمارستان امام خمینی اسفراین مشغول بودم. تخصص اصلی من تکنسین اتاق عمل است.

او از سختی های کارش می گوید: شیفتی بودن کارمان و اینکه بعضی زمان ها که دوست داریم کنار عزیزان باشیم مجبور هستیم سرکار حاضر باشیم در ساعت هایی هم چون تحویل سال یا روز سیزده بدر و ... و اینکه یکی از کمبود ها یا شاید مشکلات کمبود پرستار و شیفت های فشرده است که ممکن است روی نحوه کار کردن تاثیر بگذارد.

او در پاسخ به مدیریت زمان در کار و امورات منزل ادامه می دهد: باید ساعت هایی که در منزل هستیم را مدیریت کنیم،  چون ممکن است مجبور باشیم خیلی از امورات روز بعد را از شب قبل آماده کنیم و همچنین زمان هایی که در منزل هستیم‌ وقت مفیدی را به فرزند اختصاص دهیم.

                                                                 به حرفه پرستاری که منتسب به حضرت زینب است افتخار می کنم

                                                                                                       محمد پوریا فرزند شهید مدافع حرم در حرم حضرت زینب(س)

 

قربانی در ادامه در رابطه با ارتباط با بیماران می گوید: باید همه بیماران را مانند اعضای خانواده خود بدانیم و با دلسوزی و صبر و حوصله فراوان با آنها برخورد کرد. بیمارانی که به ما مراجعه می کنند در شرایط بد روحی قرار دارند و رفتار ما در کاهش استرس آنها تاثیر زیادی دارد.

او از دو خاطره تلخ و شیرین زمان کارش گفت: خاطره شیرین اولین باری که شاهد بدنیا آمدن فرزندی بودم و دیدن مریضی که بر اثر اتفاقی یک دست و دو پای خود را از دست داده بود بدترین خاطره این سال ها کارم بود

او در پاسخ به سوال " با توجه به اینکه پرستار هستید و این روز مصادف با میلاد با سعادت حضرت زینب (س) است و همسرتان در دفاع از حرم زینب به شهادت رسید ، در این روز چه حس و حالی دارید؟ " گفت: حضرت زینب بانویی بودند که بعد از مصیبت های فراوان می گویند" ما رایت الا جمیلا" و این به ما درس استقامت و صبر بر مشکلات می دهد. شهادت همسرم در راه دفاع از حرم حضرت زینب (س) را افتخاری بزرگ برای او و خودم می دانم .

او ادامه می دهد: تا شش ماه بعد از شهادت همسرم در مرخصی زایمان بودم و با وضعیت روحی بدی که داشتم برگشتن به محل کار برایم دشوار بود، چون خبر نداشتم که همسرم سوریه رفته، شنیدن خبر شهادتش برایم شوکه کننده بود و خیلی سخت با این موضوع کنار آمدم.

سخن آخر همسر شهید مدافع حرم محمد ابراهیم توفیقیان: شهادت افتخار بزرگی است که نصیب هر بنده ای نمی شود و امیدوارم بتوانم فرزندم را به طریقه ای بزرگ کنم که سرباز رهبری و امام عصر باشد و ادامه دهنده راه پدر باشد و فراهم کردن لقمه ای  حلال برای زندگی مان یکی از کارهایی است که می توانم انجام دهم. عزیزترین فرد زندگیم را با عشق به حضرت زینب تقدیم کردم به این امید که در آن دنیا شفیعم باشد.

                                                                     به حرفه پرستاری که منتسب به حضرت زینب است افتخار می کنم


                                                                همسر و فرزند شهید مدافع حرم محمد ابراهیم توفیقیان
 

در ادامه با طاهره توفیقیان، خواهر شهید که در شغل پرستاری مشغول به فعالیت است به گفتگو پرداختیم:
 

او در ابتدا صحبتش را با تبریک میلاد شروع کرد: ولادت با سعادت عقیله بنی هاشم بانوی صبر و استقامت رو خدمت همه بزرگواران، جامعه پرستاری و علی الخصوص همسر برادر شهیدم پرستار بزرگوار و صبورم تبریک عرض می کنم.

او ادامه می دهد: او که زینب گونه در فراغ همسرش هرچند که چشمانش اشکبار و دلش پر از غصه ست اما مانند کوه صبر از یادگار همسرش به خوبی مواظبت کرده و صبورانه بار زندگی رو به تنهایی بدوش می کشد.

توفیقیان می گوید: من هم خداوند را شاکرم که تفضل خودش را نصیبم کرد و لیاقت داد که لباس مقدس پرستاری از بندگانش را بر تن کنم.

او خاطر نشان می کند: از همان ابتدا که وارد این رشته شدم از خداوند خواستم که کمکم کند طوری عمل کنم که شرمنده حضرت زینب نباشم و بتوانم ذره ای از سختی هایی که حضرت زینب کشیده را با دل و جان درک کنم.  که خداوند توفیق داد و با شهادت محمد آن هم در زاد روز تولد حضرت زینب توانستم فقط ذره ای از مصائب حضرت زینب را درک کنم

                                                                     به حرفه پرستاری که منتسب به حضرت زینب است افتخار می کنم

                                                                

                                                                      محمد پوریا فرزند شهید مدافع حرم در حرم حضرت زینب(س)

 

خواهر شهید ادامه می دهد:  بعد شهادت محمد تولد حضرت زینب برای ما رنگ و بوی دیگری به خود گرفت، روز تولد حضرت زینب برادرم شهید مدافع حرم شدند که به عقیده من این بهترین هدیه  ایست که خداوند و بی بی زینب سلام اله در روز پرستار به من و همسرش که شغل منتسب به حضرت زینب را داریم عنایت کردند.

او می گوید: راستش استفاده از واژه کنار آمدن با شهادت محمد صحیح نیست، ما هیچ وقت نمی توانیم و نخواهیم توانست با این مساله کنار بیاییم، یا دلتنگی ها و بی قراری هایمان تمام شود. اما زمانی که خیلی دلم برای محمد تنگ شود و از غم از دست دادنش ذره ذره وجودم را می سوزاند، ناخودآگاه یاد حضرت زینب (س) می افتم و مصیبت ها و داغ هایی که بعد از امام حسین  برایش وارد شده، می افتم و سعی می کنم با توسل به ای کمی آرام بگیرم و سعی کنم همانند ایشان صبر پیشه کنم و حواسمان به همسر و فرزندش باشد.

او ادامه می دهد: محمد پوریا زمان شهادت پدرش تنها 3 ماه داشت و الان دوساله شده و حرف زدن را یاد گرفته، حالا دیگر محمد پوریا خیلی خوب بابا محمد را می شناسد و هر جا عکسی را می بیند به سمت عکس می رود و او را می بوسد و می گوید بابا محمد منه...

گاهی هم سراغ باباش را میگیرد و با همان زبان کودکی اش  می پرس که بابام کجاست؟

خواهر شهید می گوید: دیدن این مسائل برای ما خیلی سخت و درد آور است، اما همسر بزرگوار شهید با رفتار صبورانه و با طمانینه اش همیشه تلاش می کند که پوریا کوچولو آرامش داشته باشد و مدام برای پوریا از بابا محمد صحبت می کند تا بهتر پدرش را بشناسد. مطمئن هستم که حضرت زینب (س) هم کمک خواهد کرد تا او بتوانند پوریا را به درستی تربیت کنند تا همانند پدرش سرباز امام زمان بشود انشالله.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده