خاطراتی خواندنی از زبان همرزم شهید حمید رضا قویدل
سه‌شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۵۱
حمید گفت امشب شب دامادی من است و به طور جدی گفت من شهید می شوم به طوری که بعد از عبور از موانع به موقعیت کانل 143 شراهانیه رسیدیم ...
نوید شاهد خراسان شمالی :
شهید حمید رضا قویدل پدرش محمد نام دارد شغل وی کشاورزی بود او در یکه اسفند ماه 1346 دیده به جهان گشود وی در هفت سالگی به سنگر علم دانش نهاد و بعد از نام نویسی به جبهه های جنگ حق علیه باطل اعزام شد و در نهایت در دوازدهم دی ماه 1361 به شهادت رسید .
خاطرات همرزم شهید
با سلام و توفیق بردباری برای خانواده شهدا که به حق چشم و چراغ این انقلاب اند حمید رضا یعنی مهربانی ، پاکی ، عطوفت ، ایثار ، عشق ، لایه عشق بودن . شب عملیات والفجر یک شبِ رحمت صبحش همه پیروزی شیر مردان جنگ که در دل سیاهی شب در پی هدف و وصال یار بودند خوشا به حال حمید رضا قویدل که صبح روز عملیات والله نورانی و رویش دیدنی شجاعتش وصف نا پذیر بود اما قرار عملیات از طرف فرماندهی ماموریت عبور از موانع میدان مین و پاکسازی جاده تدارکاتی بعداز رسیدن به موقعیت ، نردبان اضطراری تخریب شده بود و بعد از اندکی توقف به دستور فرماندهی که داشتیم تا نردبان اضطراری را بازسازی کنند فرصتی برای گپ زدن ، شوخی خاص عملیات یا به طوری بیان خاطرات .حمید گفت امشب شب دامادی من است و به طور جدی گفت من شهید می شوم به طوری که بعد از عبور از موانع به موقعیت کانل 143 شراهانیه رسیدیم وبا کامیونی آیفا پر از عراقی روبه رو شدیم و با همدیگر درگیر شدیم دقیقا ساعت هشت و چهل دقیقه صبح بود که سنگر ها و موقعیت هر فردی مشخص شد.و همرزم دیگرم که او هم بعدا شهید شد با اشاره گفت که حمید رضا از ناحیه چپ شانه اش زخمی شده است من با شتاب به سوی سنگر دیده بانی رفتم که چون عراقیها مسلط بر کانال بودند نتوانستم به سنگر حمید برسم بطوری شدت آتش سنگین بود که در فاصله سی متری او را میدیدم و نمی توانستم کاری کنم در این موقعیت از ناحیه سر مجروح شدم و با خونسردی بعد از این که سرم را بستم وقتی به سراغ سنگر حمید رفتم دیدم عراقی ها مشغول تخریب و پر کردن کانال بودند که بسیاری از عزیزان شهید شده بودند و در داخل کانال در زیر خاک تدفین کرده بودند و حمید نیز جزء این عزیزان بود .
روحشان شاد و یادشان گرامی
نظر شما
