برگی از وصیات نامه شهید حسین عزیز مصر در سالروز شهادتش
نوید شاهد خراسان شمالی :متنی را که مشاهده کردید قسنتی از وصیت نامه شهید می باشد که ادامه آن را در قمست پایین مشاهده می کنید و این وصیت نامه ها است که ما را به دریای ایثار شهدات بیشتر آشنا می کند .شهید والا مقام حسین عزیز مصر پدرش مصر نام داشت ، او در ششم شهریور 1343 در بجنورد دیده به جهان گشود . شغلش قبل اعزام به جبهه کارمند اداره آبیاری آب منطقه ای خراسان شمالی بود تا اینکه در نهم آذر 1360در منطقه عمالیاتی طریق القدس بر اثار اثابت ترکش به سر به مقام شهادت رسید
باسمه تعالى_(و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون ).
_خدايا : آغاز مىكنم سخنم را به نام تو تا توان نوشتن و سخن گفتن عنايت فرمائى تا شايد بتوانم درس شهادت را كه راه انبيا و راه حسين است به ديگران بياموزم و آنچه را كه در زير رگبار توپ و تانكها به روى كاغذ مىآورم شايد آخرين ساعات زندگى ننگين دنيوىست كه مىخواهم به لقاء الله بپيوندم چه بسا مايه افتخار است كه بعد از چهارده قرن اسلام به رهبرى بت شكن زمان و نائب مهدى « عج » امام خمينى شكوفا شده و ما جوانان را از منجلاب گناهان رهانيد و من نيز يكى از سربازان جان نثار اين امام بزرگوار هستم مگر پيام امام عزيز را كه به ما رزمندگان گفت : ( وقتى من اين چهرههاى بشاش و نورانى را مىبينم احساس حقارت مىكنم ) تحمل و سكوت كنم.خدايا : تو مىدانى كه آمدنم به جبهه جنگ نه براى زر است نه براى زيور، نه براى خودنمائى است و نه براى مقام بلكه براى رضاى خاطر توست و اميدوارم كه روزى كربلاى حسين و آنگاه قدس و بعدا تمام مسلمين جهان را از قيد و بند مستكبرين همانند ايران آزاد سازيم و اسلام را در همه جاى دنيا پياده كنيم.
چه گويم مادر جان كه به گفته قرآن كريم مىگويد : بهشت زير پاهاى شماهاست و چه پاك دامنى كه ساخت شير مردى چون امام حسين و خمينى. مىدانم در طول عمرم رنجهاى فراوان به شما دادم و آرزو داشتم روزى اين ناراحتىها را جبران كنم ليكن اجل مهلت نداد و مرا به كربلاى حسين خواند و نيز مردم را به جهاد خواند و بيش از 72 تن نگرويدند و او شكست خورد و اسلام چندين قرن به فراموشى سپرده شد و امروز امام، ما جوانان را به جهاد مىخواند كه من لبيك گفته و شبانه به سويش دويدم.
مادر جان، مىدانم بزرگترين آرزويت دامادى من بود و اما شهادت را هزار مرتبه از داماد شدن ترجيح دادم و بايد هر چه زودتر اين زندگى دو روزه آزمايشى را به نحو احسن ترك گفت و به دنياى ماوراء قبر و عالم برزخ شتابيد. مادر جان، اول خدا بعد به جز تو كسى را ندارم كه او را در وصيت نامه بگنجانم چون كه نذر داشتم وقتى كه به سن بلوغ رسيدم خادم امام رضا باشم. لذا تقاضا دارم اگر جسدم سالم به مقصد رسيد در حرم مطهر طواف دهيد و آن گاه دو عدد گوسفند يكى در مسجد انقلاب و ديگرى را در آرامگاه ابديم قربانى نمائيد و گوشت آن را به فقرا بدهيد و در ضمن هر چه دارائىمان مىباشد حتما زكات، خمس، سهم امام و ديگر شرايط اسلامى آن را بدهيد تا بتوانى به خداى ابراهيم بفهمانى كه تو هم حسينت را قربانى كردى به تشييع كنندگان گلاب و شيرينى بدهيد كه منافقين و كفار بدانند كه با رضايت كامل و آگاهانه فرزندت را در راه خدا و در كربلاى بوستان فدا كردى، مبادا گريه كنى و روح مرا رنج بدهى.
و اما شما اى خواهران و برادران گرامى، مبادا به مادرم تسليت بگوئيد بلكه تبريك بگوئيد تا او چهره شاد و خشنود از شما داشته باشد. سلامم را به برادر كوچكم برسانيد و او را نيز على اصغر گونه به جنگ با كفار بفرستد. وظيفه شرعى شماست كه هر آن و در همه جا براى پيروزى اسلام و طول عمر امام دعا كنيد، همچنين اوامر امام را مو به مو عمل كنيد وگرنه شما كافريد و بزرگترين سلاح ايمان كه همان الله اكبر و اتحاد است فراموش نكنيد و مرگ بر آمريكا و شوروى در شعارهايتان را بگوئيد كه اينها سلطهگران به جهان غرب و شرق هستند و عينا مىبيند هر روز جنايتها مىآفرينند.
والسلام علیکم
خدا نگهدار شما
منیع : پرونده فرهنگی شهید