آخرین اخبار:
کد خبر : ۴۱۳۴۲۴
۰۰:۱۲

۱۳۹۶/۰۸/۱۱
خاطراتی از شهید محمد باقر جمال

خاطراتی از شهید والامقام محمد باقر جمال

نماز شب خوندن تو جبهه ریا نمی شه!
نویسنده :
بهروز زارعی


توی چادر بعضی خواب بودند. چند نفری قرآن می خواندند و...

جمال هم از چادر بیرون رفت. وقتی برگشت. یک گوشه چادر جانمازش را پهن کرد و شروع کرد به خواندن نماز شب.

وقتی نمازش تمام شد، کنارش نشستم و گفتم:«کارت خیلی عجیبه!».

پرسید:«چطور؟».

گفتم:«اون موقع که مسؤول پایگاه بودی، صبر می کردی تا مسجد خلوت بشه بعد نماز شب رو می خوندی اما حالا جلوی جمع...».

نگذاشت حرفم را تمام کنم. خندید و گفت:«به نظرم نماز شب خوندن تو جبهه ریا نمی شه! چون بیشتر بچّه های این جا پاک و خاکی ان!».

شهید محّمد باقر جمال

برگرفته از خاطره آقای احسانی (همرزم شهید)

منبع : بنیاد شهید وامور ایثارگران استان سمنان 

جمال، محمدباقر: يكم اسفند 1338، در شهر سرخه از توابع شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش غلامرضا و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمايي درس خواند. بنا بود. ازدواج كرد و صاحب يك پسر و دو دختر شد. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و هشتم بهمن 1364، با سمت آرپي‌جي‌زن در ام‏الرصاص عراق بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي زادگاهش قرار دارد. 


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه