چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۲۰

شعری زیبا از شهید علی اکبر غیاثیان

شد از تناور خونین، طف جوانه، غیاثی**شکست با تبر خون، بت زمانه غیاثی

هزار کرب و بلا آفرید خاک مقدس**چو کرد فتحف تب عشق را بهانه غیاثی
سرشک رازچو مولا به خون رزم آمیخت**سلاح و سبحه یکی کرد مومنانه غیاثی

ز استواری عزم و ستیغ سطوت ایمان**نمود رسم، همه غزیان فسانه، غیاثی

چو «عادیات»، سوی دشمن «کنود» دواند**شکافت صبحدم جمع را میانه، غیاثی

کنون که صبح ظفر، در افق، نمودار است**برد رکاب صبوران، تا کرانه، غیاثی

صدای بلبل مست، مسلسلش آورد**************نوید سبز بهاران،ز خون گرمیانه، غیاثی

به آرزوی شهادتنمود، یاری اسلام*****************نمود حمله به دشمن دلیرانه غیاثی

به کمترین سلاح، و جان پناه، عزم دشمن کرد*******به عالمی نشان داد، جنگ مردانه غیاثی

در پنجم اسفند، به دیار خون، «جفیر»***********بگرفت وضو، ز خون سرخ عاشقانه، غیاثی

گویا که زمرگ خویش، هم او آگاه بود********که داشت در کلامش، سفارش ناصحانه، غیاثی

که دست از یاری اسلام، ندارید باز********************نصیحتی کرد، عارفانه، غیاثی

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده