وصیتنامه شهید معظم علی اکبر رنجبر نجف آبادی در سالروز تولدش 2 فروردین
شب يكشنبه عمليات والفجر 19/1/62
يا ايها الذين امنوا ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم
خدا يا، بارالها، پروردگارا، معبودا، معشوقا، مولايم، من ضعيف و ناتوانم من ضعيف و ناتوان، تحمل درد از دست دادن پاهايم را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را ميتوانم بكنم.
خدايا، مرا ببخش، از گناهانم درگذر، تو كريم و رحيم هستى، خدايا، ما با تو پيمان بسته ايم، و بسته بوديم كه تا پايان راه برويم و بر پيمان خويش همچنان مىمانيم و ماندهايم.
خدايا، هاى و هوى بهشت را مىبينم. چه غوغائى، حسين (ع) به پيشواز يارانش آمده، چه صحنهاى، فرشتگان ندا دهند، كه همراهان ابراهيم (ع)، همراهان موسى (ع) همدستان عيسى (ع) و همكيشان محمد (ص) هم سنگران على (ع) همفكران حسين (ع) همگامان خمينى از سنگر كربلا آمدهاند، چه شكوهى!
خدايا، به محمد (ص) بگو كه پيروانش حماسه آفريدند، به على (ع) بگو كه شيعيانش قيامت به پا كردند، و به حسين (ع) بگو كه خونش در رگها همچنان مى جوشد.
اى امام، اى قلب تپنده مسلمين، اى نايب مهدى (عج) اى آزادهمرد جهان، و اى پيشواى بر حق مسلمين، ما با خدا پيمان بسته ايم كه تا پايان راه با اماممان باشيم و هيچوقت او را تنها نگذاريم، من با امامم خمينى كبير ميثاق بستهام و به او وفادارم زيرا كه او به اسلام و قرآن وفادار است.
بارالها، اگر چندين بار مرا بكشند و زنده شوم از امامم دست نخواهم كشيد و آنقدر به جبهه مى روم تا اينكه يا پيروز شويم و يا در اين راه مقدس شهيد شوم.
بار معبودا، هر چه خواستم آتش عشقت را با عشق كذائى خاموش كنم نتوانستم، الهى اين چه عشقى است كه در نهان آدمى هميشه روشن است و ناخودآگاه انسان را بسوى لقايت جذب مى كند و مى كشاند، آرى عشق به لقاء توست. عشق پيوستن است.
مادر و پدر عزيزم، مى دانم كه از دست دادن فرزند برايتان سخت و بسى دشوار است اما صبر پيشه كنيد كه خدا با صابران است مادرم بعد از شهادتم گريه كن و به اين گريه افتخار كن.
اى برادران و اى دوستان و آشنايان ممكن است از انسان خطايى سر بزند، اميدوارم كه خطاهاى اين موجود خاكى را نيز ناديده بگيريد. و اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد.
و السلام عليكم على اكبر رنجبر نجف آبادى ـ امضا