نوید شاهد فارس : شهيد
جواد خیرات در یکم شهریور ماه سال 1342 در استهبان دیده به جهان گشود . وی در
هفت سالگي راهي مدرسه گشت و آموخت آنچه را که استاد گفت . دوران نوجواني
اش با اوج گيري انقلاب همراه بود او که شديداً با نظام و فرهنگ سلطنتي
مخالف بود سر به شورش برداشت و در اين راه پر خطر با مردم همگام شد تا
اينکه انقلاب به پيروزي رسيد .
سن زيادي نداشت که خانه از وجود پدر تهي گرديد . اما او به کار و تلاش مشغول گشت و مرد خانه شد و نان آور . جواد مدتي کارمند افتخاري بنياد شهيد
بود که در اين راستا خدمات ارزنده از خود به جای گذاشت . براي نشر و ترويج
پيام شهيد از هيچ کوششي فرو گذار نبود ، بطوري که ده شبانه روز در روستاي
ايج تلاش کرد و بر ديوارهاي آنجا پيامي را که از شهدا به يادگار مانده بود
، نوشت . بسيجي بود و مخلص و بسيار پايبند به نماز شب . به نماز و روزه
هاي واجب و مستحب اهميت زيادي مي داد و قرآن و دعا بسيار تلاوت مي نمود .
داراي افکاري بلند بود و روحي ناآرام .
با شروع جنگ تحميلي، در تيرماه 1361 با گذراندن دوران آموزشي و فراگيري
تاکتيک هاي مختلف رزمي ، خود را آماده نمود تا به دفاع برخيزد و دشمن را که
چنين گستاخانه جرأت حضور يافته بود به خاک ذلت نشاند. جواد در عمليات والفجر 2
حضور داشت در حالي که 21 سال بيشتر نداشت مردانه جنگيد و در اين راه چشم
راست خود را فداي چشم سياه معشوق کرد با وجود اينکه در محاصره کامل دشمن
بود و از ناحيه ي چشم درد مي کشيد. اما موفق شد با اسلحه ي کلاش هلي کوپتر
دشمن را شکار کند .
جواد هنرمند بود و
عاشق پيشه و قلبش لبريز از احساس هنر به معناي واقعي در درونش موج مي زد
گاهي از فراق يار شعر مي سرود و با خطي خوش آن را بر دل کاغذ مي نگاشت و
گاهي هم که دلتنگ امام حسين (ع) مي شد با کشيدن گنبد طلايي آن ، آبي بر آتش
دلش مي ريخت او که زيباترين نقاشي هايش تصوير گنبد سالار کربلا است .
خدمات
او در پشت جبهه نيز قابل تحسين بود و بيشتر وقت خود را به کارهاي فرهنگي
تبليغاتي اختصاص داده بود با جملاتي که بر تابلو مي نوشت باعث شادابي و
دلگرمي رزمندگان مي شد در اکثر مقرهاي سپاه و بسيج تابلوهاي زيبايي از حرم
اباعبدالله و تمثال مبارک حضرت امام (ره) نقاشي کرده بود و هيچ گاه حاضر
نشد نام خود را به عنوان خالق اثر بنويسد . جواد در چندين عمليات شرکت کرد و
مسئوليت هاي زيادي هم در جبهه به عهده گرفت و مدتي هم مسئول تبليغات بسيج
سپاه شهرستان بود و مدت 488 روز در جبهه حضور داشت . در آخرين عمليات که
شرکت کرد "عمليات بدر" بود.
در شب آخر براي وصال به چهارده
معصوم متوسل شد و دعاي توسل را با اشک چشم و سوز دل خواند و ديگران نيز
زمزمه کردند پس از آن تشتي از حنا آورد و همه ي بسيجيان به ياد " قاسم بن
حسن " حناي دامادي بستند و به سمت ميعادگاه خون در شرق دجله حرکت کردند .
او که از فراق در بهار هم غمگين و پژمرده بود به آنجا رسيد که براي خاک
رويشي به غير از لاله نبود و سرانجام در اسفندماه سال 1363 در عمليات بدر
شادي يافت و ده سال پيکرش روي خاکهاي جبهه ماند و لاله هاي عاشقانه در
کنارش روييدند در بهمن ماه سال 1373 پيکر مطهرش به وطن بازگشت و در گلزار
شهداي استهبان به خاک سپرده شد . روحش شاد
منبع: مرکز اسناد ایثارگران فارس
انتهای متن/