وصیتنامه سردار شهید غلامعلی گنابادی؛ هر كس بىتفاوت باشد ناخودآگاه طرفدار آمريكاست
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام بر امام زمان و نائب بر حقش امام امت و با سلام بر شهيدان و خانوادههاى معظم و محترمشان وصيت نامه شرعى خود را در حالى شروع مىكنم كه عازم سفرى به سوى ديار عاشقان مىباشم. ابتدا چند كلمهاى با دوستان و جوانان عزيز:
اى دوستان و جوانان غيور و اى اقوام و خويشاوندان من، اگر مرا دوست داريد بايستى در امام خوب دقيق شويد و گوش به فرمان امام باشيد و به جاى اشك ريختن براى من بهتر است راهم را كه همان راه حسين عليه السلام است ادامه دهيد و هر كس مرا دوست دارد بايستى در سنگرهاى گرم خوزستان و سرد غرب و كردستان باشد نه اينكه در پشت جبهه بماند و دم از مسلمانى بزند و جبهه را فراموش كند و ديگر اى جوانان غيور چون چشم اميد امام امت به شماست خيلى تأكيد مىكنم مبادا در رختخواب ذلت بميريد كه حسين عليه السلام در ميدان نبرد شهيد شد و مبادا در حال بىتفاوتى بميريد كه على اكبر حسين در ميدان جنگ و آگاهانه به شهادت رسيد اينچنين باشيد كه راه حسين (ع) است.
هدف از آمدن من به جبهه فقط حفظ اسلام و دفاع مقدس و اداى تكليف الهى است و جلب رضايت پروردگار است.
سخنى هم با مادران:
اى مادران درود بر شما كه اينچنين فرزندانى را براى اسلام تربيت كرديد حال كه اينچنين است مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه روز قيامت در محضر خدا نمى توانيد جواب زينب (س) را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را كرد.
مادر عزيزم، مىدانم كه زينب نيستى اما راهرو راه او باش و صبر و شكيبايى پيشه كن و هر وقت كه زياد ناراحت شديد به ياد زينب و فاطمه زهرا (س) باش تا قلبتان تسكين يابد.
پدر بزرگوارم، اگر فرزند خوبى برايتان نبودم و نتوانستم خدمت به شما بنمايم از شما اميدوارم كه من را عفو نمائيد.
و اما شما اى همسر مهربانم، از شما ديگر خجالت مىكشم چون همسرى بىوفا بودم و نتوانستم آنچنان كه رسم و شيوه زندگى بود با شما رفتار كنم. از شما تقاضاى عفو و گذشت دارم.
در ضمن شما همسر عزيزم وصى من هستيد و تمام اختيارات به دست شماست. تربيت و تعليم فرزندانم به عهده شماست، آنها را با معارف اسلامى آشنا سازيد. همسرم، بايستى خود را آماده كنيد براى رنج و زحمت كه از اين پس متوجه شما مىشود. اميدوارم كه فاتح بر همه اين مشكلات باشيد.
....اگر كسى گفت پول طلب دارم من يادم نيست او را راضى كنيد. تمام اختيارات خانه، ماشين و همه به عهده همسرم مىباشد و محل دفن من هم روستاى قره خان بندى در جوار شهداى روستايمان باشد.
چند كلمهاى با برادرانم:
اى برادران خودم از شما هم تقاضا مىكنم سلاحى كه از دست برادرتان به زمين افتاده است برداريد و سنگرش را پر كنيد، نگذاريد اسلام ضربه بخورد و گوش به حرف امام باشيد، صبر را پيشه خود كنيد و از فراق من بىقرارى نكنيد.
و شما اى خواهرانم، مثل حضرت زينب باشيد و با مشكلات دست و پنجه نرم كنيد و خداى ناكرده در تشييع جنازهام مويه كنان نباشيد و شكر خدا را به جا آوريد، در سر كوچه و بازار صحبت از من نكنيد و نگوئيد فلانى چطور بود و چه شد، هر چه بوديم يك موى سر على اكبر حسين نبوديم و نيستيم و از من تعريف نكنيد.
مادرم، از شما هم تقاضا مىكنم از من تعريف نكنيد و نگوئيد چطور بود قدرتش، ايمانش، بازويش و غيره، بگوئيد مظلوم شهيد شد.
و در پايان سخنى با روستائيان قره خان بندى:
اى مردم مسلمان روستايمان و ملت قهرمان ايران، گوش به فرمان امام باشيد، بىتفاوت نباشيد كه بىتفاوتى خواست آمريكاست.هر كس بىتفاوت باشد ناخودآگاه طرفدار آمريكاست، در صحنههاى نظامى - سياسى - اجتماعى حضور فعال داشته باشيد و شايعات را پخش نكنيد بلكه آنها را خنثى كنيد.
در پايان هر كس از من ناراحتى دارد اميدوارم من را عفو كند و تقاضاى بخشش مىكنم.
والسلام
غلامعلى گنابادى - امضا7/4/65