دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۶
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید محمدرضا رنجبر جدی فرزند حسن در سال 1337 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود و در مورخه 18/2/62 از طریق بسیج قم به جبهه حق علیه کفر اعزام و در تاریخ 15/5/62 در عملیات والفجر که در منطقه غرب کشور در ارتفاعات 2519 انجام گرفت، بر اثر اصابت تیرهای دشمن به شهادت رسیده و پیکر مطهرش در گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع) به خاک سپرده شد.

««بسم الله الرحمن الرحيم»»

««و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»»

و گمان مبريد آنان شهيد شده‌اند مرده‌اند بلكه آنان زنده‌اند و در نزد خداى خويش روزى ميخورند به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام و درود بر يگانه پرچمدار عالم بشريت حضرت مهدى (عج) و نايب برحقش امام خمينى كه با تلاش شبانه روزى‌اش كوشيد تا اين انقلاب را به ثمر برساند و با درود فراوان به روان شهيدان راه حق و حقيقت .

پدر و مادر گراميم لازم دانستم كه يك وصيت‌نامه كوتاهى بنويسم زيرا كه هر مسلمانى بهتر است قبل از مردن كارهاى خود را بكند و يك وصيت‌نامه بنويسد.

اينجانب رضاى رنجبرجدى اين وصيت‌نامه را در تاريخ 5/5/1362 مينويسم پدر و مادر مهربانم اين وصيت‌نامه من پيش از شهادت است قبل از اينكه شهادت نصيبم شود من شروع كرده‌ام و اميدوارم بتوانم با يك پيروزى كامل يا جزيى براى خدا و اسلام و قرآن جان بى‌ارزشم را به الله آفريننده خود تسليم نمايم. اميدوارم توانسته باشم براى شما يك فرزند نيكو و صالح باشم .

از شما ميخواهم كه پس از شهادتم برايم بى‌تابى نكنيد كه دشمن شاد شود بلكه خوشحال باشيد زيرا من پيروز شدم و به آرزوى خود رسيدم اميدوارم برادران و دوستانم بتوانند با پايدارى مرز و بوم اين كشور اسلامى را از دست دشمنان پليد و كافر پاك سازند شما را به نماز سفارش ميكنم و دورى از گناهان .

مادر جان هر موقع بياد من افتادى و خواستى گريه كنى و يا اينكه بر سر قبر من بيايى آن لحظه به ياد كربلاى امام حسين (ع) باش كه در آن زمان با كافران و ستمگران براى پا بر جا ماندن اسلام و آزادى تمام مسلمانان از زير سلطه يزيد جنايتكار و جانى چگونه جان خود و فرزندان عزيزشان را دو دستى تقديم حق تعالى نمودند مادر مگر على‌اكبر و قاسم و سرباز 6 ماهه‌اش در عاشورا در كربلاى امام حسين شهيد نشدند و مگر حضرت عباس را دو دستش را از تن جدا نكردند من كه از آن بزرگواران عزيزتر نيستم.

 دوم روى سخنم با رفقا و ديگر برادرها است كه اينكه ما نبايد هميشه شعار بدهيم و قدرى هم بايد عمل بكنيم ما هميشه از كودكى تا بزرگ كه شده‌ايم توى مساجد شركت مى‌كرديم و هر وقت وعاظ از حسين و ديگر ائمه سخنرانى مى‌كردند و مى‌گفتند كه كسى نبود در روز عاشورا حسين را ياريش كند ما پيش خودمان مى‌گفتيم اى كاش ما در آن روز بوديم و حسين را يارى مى‌كرديم و الآن شباهت همان روز است كه حسين زمان خمينى بت‌شكن است بايد همه و همه ياريش كنيم . هر ندايى كه اين حسين زمان مى‌دهد بايد گوش به فرمانش باشيم و ياريش كنيم ديگر آنكه اين پيامى كه رهبر انقلاب فرمود امروز جبهه‌ها احتياج به نيروى انسانى دارد و فردا دير است من و چند تن از رفقا پيام امام را لبيك گفتيم و براى جبهه‌ها خودمان را آماده كرديم و ديگر عرضم اينكه از همه فاميل‌ها و همسايه‌ها وديگر رفقا و دوستان حتى از غريبه‌ها اگر از من بدى ديده‌اند مرا به بزرگى خودشان ببخشند.

برادرها و خواهرها امام خمينى و همه يارانش امثال فقيه عالى‌قدر حضرت آيت الله  منتظرى ، هاشمى‌رفسنجانى و خامنه اى و موسوى و نخست‌وزير را هيچوقت تنها نگذاريد اينها هستند كه گذاشتند اسلام را درك بكنيم و همين قشر روحانيت است چون همه عقب افتادگى ما مسلمانان بخاطر همين بود كه از روحانيت جدا شده بوديم و بحمد الله خدا نظر كرد و ما را با روحانيت  يكى كرد و ديگر تذكرى به پدر و مادرم دارم اينكه اينجا و آنجا ننشينند بگويند ما هم شهيد داده ايم  بگويند كه يك روز خداوند به ما واگذار كرد و ما تا اين روز به يارى خودش او را سرپرستى كرديم و دوباره اين امانت خودش را پس گرفت .

 ««خداحافظ شما»» ««محمدرضا رنجبر»»
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده