از خدمت در ارتش تا شهادت در سوریه
مشروح گفت وگوی خبرنگار خبرگزاری حیات، با زهرا رمضان پور همسر شهید سرهنگ دوم مرتضی زرهرن را در ادامه بخوانید:
*سرکار خانم رمضان پور! ضمن آرزوی رحمت الهی برای شهید زرهرن، لطفا از زندگی همسرتان برای مان بگویید؟
شهید سرهنگ مرتضی زرهرن، متولد سال ۱۳۵۸ در شهرستان شیروان است؛ ایشان بعد از گذراندن دوره های راهنمایی و دبیرستان، در سال ۱۳۷۸ و توسط دانشکده افسری، به خدمت ارتش جمهوری اسلامی در آمدند؛ در این دانشکده با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شدند و بعد از گذراندن دوره تکاوری، به عنوان یک نیروی زبده وارد ارتش جمهوری اسلامی ایران شدند. ایشان از همان ابتدا به خاطر تخصصی که در دانشکده افسری داشتند، به عنوان فرمانده پست مهندسی چهل دختر انتخاب شدند و سه تا چهارسال آنجا خدمت کردند؛ بعد از آن حدود دو سال به منطقه مرزی نون خشک در خوزستان اعزام شدند تا نسبت به پاکسازی مواد منفجره آن جا اقدام کنند. بعد از حدود دو سال دوباره به پادگان چهل دختر رفتند و تا سال ۹۳ در آن جا مشغول خدمت بودند که در نهایت به خاطر گذراندن دوره عالی به بروجرد رفتند؛ به خاطر گذراندن دوره ایشان، یکی دوسال در بروجرد زندگی کردیم و بعد از آن دوباره در سال ۹۴ به شهرستان شاهرود برگشتیم؛ بعد از آن به سوریه اعزام شده و در راه دفاع از حرم اهل بیت(ع) به شهادت رسیدند.
*جریان اعزام همسر شهیدتان به کشور سوریه برای مبارزه با تروریست های تکفیری داعش را بیشتر توضیح دهید؟
بعد از این که به شاهرود برگشته بودیم تا ایشان خدمت خود به ارتش جمهوری اسلامی ایران را در آن جا ادامه دهند، به یکباره گفتند که خیلی تمایل دارند که به عنوان دفاع از حرم اهل بیت(ع) به سوریه اعزام شوند.
*پیش زمینه این تصمیم در ایشان وجود داشت؟
ارادت شهید زرهرن به اهل بیت(ع) فوق العاده بود؛ به گونه ای که ارادت ایشان به اهل بیت(ع)، زبانزد خاص و عام بود. یک بار هم برای زیارت حرم امام حسین(ع) به کربلا مشرف شده بودند؛ بعد از زیارت امام حسین(ع) بود که می گفت، نمی تواند بی حرمتی هایی که به حرم حضرت زینب(س) می شود را تحمل کند. ایشان می گفتند مظلومیت هایی که مردم بی گناه آن جا دارند، برایم قابل تحمل نیست.
*و براساس همین انگیزه ها بود که داوطلب حضور در جبهه سوریه شدند؟
بله. ایشان با علم، با ایمان، با یقین و عاشقانه قدم به این راه گذاشت و خانم حضرت زینب(س) ایشان را پذیرفت و به شهادت یعنی آن چیزی که لایق آن بود، رسید؛ امروز ما هم به او افتخار می کنیم که در این راه مقدس قدم گذاشت و خانم حضرت زینب(س) نیز ایشان را قبول کرد.
*شهید زرهرن چند فرزند داشتند؟
علی آقا که متولد سال ۱۳۸۶ و در حال حاضر ۸ ساله است و فاطمه خانم فرزند کوچک مان، متولد سال ۱۳۹۳ و هم اکنون یک سال و ۸ ماه دارد.
*چگونه از شهادت همسرتان مطلع شدید؟
روز ۲۰فروردین همین امسال بود که خود آقا مرتضی به من زنگ زدند. هم صبح و هم بعد از ظهر با هم به صورت تلفنی حرف زدیم؛ در این دو مکالمه گفت که دلش برای بچه ها تنگ شده است؛ در تلفن صبح، با علی آقا فرزند بزرگ مان صحبت کردند و بعد از آن دوباره بعد از ظهر زنگ زدند که با فاطمه خانم صحبت کنند که دخترم خواب بود و نشد که با پدر عزیزش صحبت کند؛ بعد از آن دیگر تماسی با ایشان نداشتیم و همان شب که ساعت از نیمه شب گذشته بود؛ یعنی بامداد ۲۱ فروردین تماس گرفتند و اعلام کردند که آقا مرتضی به شهادت رسیده است.
*در کدام منطقه سوریه به شهادت رسیدند؟
جنوب حلب بودند.
*از عشق و علاقه همسر شهید تان نسبت به فرزندان خود گفتید؛ به نظر شما چه عاملی باعث شد که شهید مرتضی زرهرن، با پا گذاشتن روی علاقه های فردی خود، در راه شهادت گام بردارد؟