خاطره ای از مهرداد راهداری
چهارشنبه, ۱۸ تير ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۲۸
نوید شاهد - خاطره ای از مهرداد راهداری در مورد شهیدی که در منطقه شلمچه که بیابانی و شوره زار بود،گل محمدی بسیار خوشبویی روی سینه اش بود.
کرامات شهدا - گلی نثار دوست

نوید شاهد: در یکی از مراحل عملیات کربلای5 که در منطقه شلمچه انجام می شد، رزمندگان لشکر ثارالله کرمان مجبور به عقب نشینی شدند تا بتوانند در محل مطمئن تری از مواضعی که از دشمن تصرف کرده بودند به خوبی محافظت کنند. شهید ندیم در این لحظات حساس که معمولا دشمن با اجرای آتش شدید پاتک می کرد و به تعقیب رزمندگان می پرداخت، به بچه ها گفت: شما زود خود را به عقب برسانید من به تنهایی می ایستم و جلوی عراقیها را می گیرم. ایشان در همان درگیری به شهادت رسید و جنازه اش بین مواضع خودی و عراقیها باقی ماند. در همان شب شهید مرتضی بشارتی تصمیم گرفت جنازه این ایثارگر بزرگ را که با نثار جان خود، جان بقیه بچه ها را از آسیب دشمن محافظت کرد، به عقب بیاورد.

شهید بشارتی قبل از شهادت به من گفت: وقتی خودم را به کنار جنازۀ شهید منصور ندیم رساندم، ناخودآگاه چشمم به یک گل محمدی بسیار خوشبو که روی سینه او گذاشته شده بود، افتاد. پس از آن احساس کردم بوی عطر عجیبی اطراف پیکر مطهر شهید ندیم را فرا گرفته است.

به نشانه تبرک گل را از روی سینه منصور برداشتم و در جیب بادگیرم قرار دادم و جسد را به عقب آوردم. نکته بسیار عجیب این بود که در منطقه شلمچه جز خاک و خاکریز و آبهای بین این سدهای خاکی و در برخی نقاط نی هائی که در این آبها روییده بود اثر و نشانه ای از روئیدن گل نبود. به علاوه در اسفندماه در خوزستان و در آن زمین شوره زار و پر از نمک امکان روئیدن گل وجود نداشت.

منبع: کتاب لحظه های آسمانی/ غلامعلی رجایی/ ناشر: نشر شاهد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده