شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۵
نوید شاهد - «کودکی بسیار آرام بود. چهره‌ای زیبا و دل‌نشین داشت. ايشان را به مدرسه فرستادم و ازنظر تحصيل هم بسيار موفق بود. براي ادامه تحصيل او را به مشهد بردم و در دبيرستان ميرزا کوچک خان ثبت‌نام شد.» آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد خراسان شمالی با پدر شهید "خلیل چالاکیان" است که شما را به خواندن متن کامل این مصاحبه دعوت می کنیم.
به گزارش نوید شاهد استان خراسان شمالی؛ شهید خلیل چالاکیان پنجم مرداد 1338 در شهرستان شیروان چشم به جهان گشود. پدرش محمد علی و مادرش شمسی نام داشت. وی تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت . خلیل فروشنده بود و به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت و در نهایت بیست و چهارم خرداد 1361 در بوکان به شهادت رسید. در ادامه گفتگوی نوید شاهد خراسان شمالی را با علی محمد چالاکیان پدر این شهید گرانقدر می‌خوانید:

نوید شاهد خراسان شمالی: لطفاً خودتان را معرفی کنيد .

پدر شهید: باسلام بر رهبر عزيزمان بنده محمدعلی چالاکیان هستم پدر شهید خلیل چالاکیان.


گفتگوی خواندنی با پدر شهیدٍ شیروانی /چهره ای زیبا و دل نشینی داشت

نوید شاهد خراسان شمالی: از خاطرات بدو تولد خلیل برایمان صحبت کنید.

پدر شهید: زمانی که خلیل به دنیا آمد ما در شهرستان شیروان زندگی می‌کردیم خلیل پسری شوخ‌طبع و خیلی مهربان بود .

 

نوید شاهد خراسان شمالی: لطفاً از کودکی‌های خلیل صحبت کنید.

پدر شهید: کودکی بسیار آرام بود. چهره‌ای زیبا و دل‌نشین داشت. ايشان را به مدرسه فرستادم و ازنظر تحصيل هم بسيار موفق بود. براي ادامه تحصيل او را به مشهد بردم و در دبيرستان ميرزا کوچک خان ثبت‌نام شد.

نوید شاهد خراسان شمالی: رابطه او با خواهر و برادرانش چطور بود؟

پدر شهید: رابطه‌اش خوب بود نه‌تنها با خواهر و برادرانش بلکه با همه خوب بود کسی نبود که از او ناراضی باشد یا خدای نکرده از او بی‌احترامی دیده باشد. من حتي يکبار هم نديدم که ايشان با خواهرها و برادرانش دعوا کند. هر وقت که همسایه‌ای به کمک احتياج داشت به آن‌ها کمک می‌کرد. ايشان بسيار قوي بود ورزش می‌کرد.

نوید شاهد خراسان شمالی:  آیا به شما کمک می‌کرد؟  

پدر شهید: بله، شغل من در آن زمان پلاستیک فروشی بود و بیشتر اوقات فراغتش را به من کمک می‌کرد.

نوید شاهد خراسان شمالی: چطور شد که تصمیم گرفت به جبهه برود؟

پدر شهید: بعد از اینکه در دبیرستان میرزا کوچک خان ثبت‌نام شد به خدمت سربازي رفت. او گفت؛ پس از بازگشت به سرکار می‌روم. رشته تحصيلي ايشان مديريت بازرگاني بود .ايشان رفت ولي شهيد شد و دیگر برنگشت.

نوید شاهد خراسان شمالی: آیا از نحوه شهادت شهید خاطره‌ای دارید؟

پدر شهید: بله، او در منطقه کردستان به همراه 17نفر، توسط کردهاي منطقه شهيد شدند. فقط فرماندهشان زنده ماند. خليل به‌وسیله ترکشي که به پیشانی‌اش خورده بود، شهيد شد و ما او را در شب دوم عيد نوروز تشييع کرديم.

نوید شاهد خراسان شمالی : زمانی که به مرخصی می‌آمد از حال و هوای جبهه برایتان تعریف می‌کرد؟

پدر شهید: خیر چون مادر خلیل خیلی حساس بود و او نمی‌خواست مادرش را ناراحت کند به همین دلیل زیاد صحبت نمی‌کرد.

 

نوید شاهد خراسان شمالی: شهید بيشتر با شما در دودل می‌کرد يا با مادرش؟

 

پدر شهید: با مادرش بيشتر صحبت می‌کرد، به او گفته بود که دوست دارم تا قبل از شهادت ازدواج کنم مادرش به او گفته بود ان‌شاءالله به‌سلامت که آمدي برايت همسري انتخاب می‌کنم . او هميشه ظاهري مرتب داشت و بیشتر لباس‌هایش رنگ آبي بود.

 

نوید شاهد خراسان شمالی: آیا از آرزوهایش برای شما تعریف می‌کرد؟  

پدر شهید: بله آرزوی شهادت داشت. به یاد دارم وقتی به مرخصی آمد خیلی اصرار کردم که به جبهه نرود اما می‌گفت؛ پدر هرچقدر هم جلوی من را بگیری بازهم آنقدر می‌روم تا اینکه شهید شوم .

نوید شاهد خراسان شمالی: در آخر اگر صحبت و پیامی دارد بفرمایید.

پدر شهید: از جوانان می‌خواهم راه شهدا را ادامه دهند .  

منبع : اداره اسناد و انتشارات استان

 

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده