به بهانه سال روز شهادت
او با دیدن صحنه های کشت و کشتار نه تنها از تصمیم خود بر نگشت و تسلیم نشد بلکه آتش آزاد کردن ملت از دست رژیم در او شعله ورتر می شد.
به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید «محمد صالح مازندرانی»، یکم آبان 1340، در روستای محمد آباد از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش امیر «فوت 1348» و مادرش حمیده نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. کشاورز بود به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. بیست و دوم آبان 1360، با سمت تک تیرانداز در جنگل آمل هنگام درگیری با اشرار و قاچاقچیان بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

زندگی نامه و خاطرات شهید محمد صالح مازندرانی/ شهادت قبل از شیرینی
در دوران طفولیت تقدیر بر آن شد که پدر خود را از دست بدهد. در سن هفت سالگی وارد دبستان شد. بعد از گزراندن دوران ابتدایی به علت وضعیت بد اقتصادی مجبور به ترک تحصیل شد. و در همان روستا در دو سه هکتار زمینی که از پدرش به ارث رسیده بود به کشاورزی مشغول شد.
 
او از سن 9 الی 10 سالگی شروع به خواندن نماز کرد. در برنامه های مانند خواندن قرآن، دعای کمیل و توسل حضور می یافت. هم چنین در نمازهای جماعت روستا نیز شرکت می کرد. او جوان خوب و سر به راهی بود و فریضه های دینی اش را به خوبی انجام می داد. 

او با بزرگ شدن و بالا رفتن سن کم کم به اوضاع اجتماعی و سیاسی کشور آشنا گشت. وقتی بی بندوباری و ظلم رژیم را می دید بسیار غمگین می شد. او که ندای رهبر خویش را دریافته بود شروع به دفاع از اسلام و رهبر خویش کرد. او در تجمعات اعتراض علیه رژیم پهلوی حضور یافت. 


زندگی نامه و خاطرات شهید محمد صالح مازندرانی/ شهادت قبل از شیرینی



همواره علیه رژیم شعار می داد. او هم چنین در راهپیمایی 5 آذر و 19 بهمن گرگان که دو صحنه از بزرگترین جنایات رژیم پهلوی بود حضور داشت. او با دیدن صحنه های کشت و کشتار نه تنها از تصمیم خود بر نگشت و تسلیم نشد بلکه آتش آزاد کردن ملت از دست رژیم در او شعله ورتر می شد. 

برادر شهید می گوید:
برادر شهیدم پیرو خط امام و معتقد به ولایت بود در بیشتر راهپیمائی ها و درگیری های خیابانی در زمان طاغوت شرکت می کرد و علیه رژیم شعار می داد. 
 
 
موضوع خاطره:  شهادت قبل از شیرینی
خانم برادر شهید محمد صالح مازندرانی نقل می کند:
شنیده بودیم که در جنگل آمل بین منافقین و گروهی از مبارزین اسلام درگیری به وجود آمده . محمد صالح نیز بعد از گذشت یکسال از خدمتش در شیرگاه به مرخصی آمده بود . با شنیدن این خبر گفت که می خواهد به همراه تعدادی از دوستانش به جنگل آمل رفته تا بعد از پیروزی مبارزین اسلام بین آنها شیرینی تقسیم کند. چند ساعتی بیش از رفتن آنها نگذشته بود من بهمراه دیگر اعضا خانواده مشغول تماشای تلویزیون که در حال نشان دادن پخش مستقیم جنگ در جنگل آمل بودیم که ناگهان متوجه پخش تصویر آشنائی از صفحه تلویزیون شدیم آری اشتباه نمی کردیم همزمان با تصویر صدایی به گوش می رسید که می گفت: محمد صالح مازندرانی بشهادت رسید.
شهد شیرین شهادت حتی به او اجازه نداد که شیرینی که خریده بود بین رزمندگان مبارز تقسیم کند.
منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده